یا مبسما یحاکی درجا من اللالی مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دسته ها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 462 یا مبسما یحاکی درجا من اللالییا رب چه درخور آمد گردش خط هلالیحالی خیال وصلت خوش میدهد فریبمتا خود چه نقش بازد این صورت خیالیمی ده که گر چه گشتم نامه سیاه عالمنومید کی توان بود از لطف لایزالیساقی بیار جامی و از خلوتم برون کشتا در به در بگردم قلاش و لاابالیاز چار چیز مگذر گر عاقلی و زیرکامن و شراب بیغش معشوق و جای خالیچون نیست نقش دوران در هیچ حال ثابتحافظ مکن شکایت تا می خوریم حالیصافیست جام خاطر در دور آصف عهدقم فاسقنی رحیقا اصفی من الزلالالملک قد تباهی من جده و جدهیا رب که جاودان باد این قدر و این معالیمسندفروز دولت کان شکوه و شوکتبرهان ملک و ملت بونصر بوالمعالی کتبت قصه شوقی و مدمعی باکی سلام الله ما کر اللیالی چاپ 936 رتبه بندی این مطلب: 5.0 کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر