یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 138 یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکردبه وداعی دل غمدیده ما شاد نکردآن جوان بخت که میزد رقم خیر و قبولبنده پیر ندانم ز چه آزاد نکردکاغذین جامه به خوناب بشویم که فلکرهنمونیم به پای علم داد نکرددل به امید صدایی که مگر در تو رسدنالهها کرد در این کوه که فرهاد نکردسایه تا بازگرفتی ز چمن مرغ سحرآشیان در شکن طره شمشاد نکردشاید ار پیک صبا از تو بیاموزد کارزان که چالاکتر از این حرکت باد نکردکلک مشاطه صنعش نکشد نقش مرادهر که اقرار بدین حسن خداداد نکردمطربا پرده بگردان و بزن راه عراقکه بدین راه بشد یار و ز ما یاد نکردغزلیات عراقیست سرود حافظکه شنید این ره دلسوز که فریاد نکرد دل از من برد و روی از من نهان کرد رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد پرینت 838 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر