گر چه ما بندگان پادشهیم مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 381 گر چه ما بندگان پادشهیمپادشاهان ملک صبحگهیمگنج در آستین و کیسه تهیجام گیتی نما و خاک رهیمهوشیار حضور و مست غروربحر توحید و غرقه گنهیمشاهد بخت چون کرشمه کندماش آیینه رخ چو مهیمشاه بیدار بخت را هر شبما نگهبان افسر و کلهیمگو غنیمت شمار صحبت ماکه تو در خواب و ما به دیده گهیمشاه منصور واقف است که ماروی همت به هر کجا که نهیمدشمنان را ز خون کفن سازیمدوستان را قبای فتح دهیمرنگ تزویر پیش ما نبودشیر سرخیم و افعی سیهیموام حافظ بگو که بازدهندکردهای اعتراف و ما گوهیم بارها گفتهام و بار دگر میگویم فاتحهای چو آمدی بر سر خستهای بخوان پرینت 762 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر