که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دسته ها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 468 که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامیکه به کوی می فروشان دو هزار جم به جامیشدهام خراب و بدنام و هنوز امیدوارمکه به همت عزیزان برسم به نیک نامیتو که کیمیافروشی نظری به قلب ما کنکه بضاعتی نداریم و فکندهایم دامیعجب از وفای جانان که عنایتی نفرمودنه به نامه پیامی نه به خامه سلامیاگر این شراب خام است اگر آن حریف پختهبه هزار بار بهتر ز هزار پخته خامیز رهم میفکن ای شیخ به دانههای تسبیحکه چو مرغ زیرک افتد نفتد به هیچ دامیسر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروشکه چو بنده کمتر افتد به مبارکی غلامیبه کجا برم شکایت به که گویم این حکایتکه لبت حیات ما بود و نداشتی دوامیبگشای تیر مژگان و بریز خون حافظکه چنان کشندهای را نکند کس انتقامی زان می عشق کز او پخته شود هر خامی انت روائح رند الحمی و زاد غرامی چاپ 775 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر