چه مستیست ندانم که رو به ما آورد مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 145 چه مستیست ندانم که رو به ما آوردکه بود ساقی و این باده از کجا آوردتو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیرکه مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورددلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکنکه باد صبح نسیم گره گشا آوردرسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی بادبنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آوردصبا به خوش خبری هدهد سلیمان استکه مژده طرب از گلشن سبا آوردعلاج ضعف دل ما کرشمه ساقیستبرآر سر که طبیب آمد و دوا آوردمرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخچرا که وعده تو کردی و او به جا آوردبه تنگ چشمی آن ترک لشکری نازمکه حمله بر من درویش یک قبا آوردفلک غلامی حافظ کنون به طوع کندکه التجا به در دولت شما آورد به سر جام جم آن گه نظر توانی کرد صبا وقت سحر بویی ز زلف یار میآورد پرینت 697 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر