هر نکتهای که گفتم در وصف آن شمایل مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 307 هر نکتهای که گفتم در وصف آن شمایلهر کو شنید گفتا لله در قائلتحصیل عشق و رندی آسان نمود اولآخر بسوخت جانم در کسب این فضایلحلاج بر سر دار این نکته خوش سرایداز شافعی نپرسند امثال این مسائلگفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانمگفت آن زمان که نبود جان در میانه حائلدل دادهام به یاری شوخی کشی نگاریمرضیه السجایا محموده الخصائلدر عین گوشه گیری بودم چو چشم مستتو اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایلاز آب دیده صد ره طوفان نوح دیدمو از لوح سینه نقشت هرگز نگشت زایلای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم استیا رب ببینم آن را در گردنت حمایل اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول ای رخت چون خلد و لعلت سلسبیل پرینت 785 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر