نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 476 نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانیگذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانیتو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهتبه مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانیبگو که جان عزیزم ز دست رفت خدا راز لعل روح فزایش ببخش آن که تو دانیمن این حروف نوشتم چنان که غیر ندانستتو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانیخیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب استاسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانیامید در کمر زرکشت چگونه ببندمدقیقهایست نگارا در آن میان که تو دانییکیست ترکی و تازی در این معامله حافظحدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی دو یار زیرک و از باده کهن دومنی پرینت 871 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر