من دوستدار روی خوش و موی دلکشم مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دسته ها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 338 من دوستدار روی خوش و موی دلکشممدهوش چشم مست و می صاف بیغشمگفتی ز سر عهد ازل یک سخن بگوآن گه بگویمت که دو پیمانه درکشممن آدم بهشتیم اما در این سفرحالی اسیر عشق جوانان مه وشمدر عاشقی گزیر نباشد ز ساز و سوزاستادهام چو شمع مترسان ز آتشمشیراز معدن لب لعل است و کان حسنمن جوهری مفلسم ایرا مشوشماز بس که چشم مست در این شهر دیدهامحقا که می نمیخورم اکنون و سرخوشمشهریست پر کرشمه حوران ز شش جهتچیزیم نیست ور نه خریدار هر ششمبخت ار مدد دهد که کشم رخت سوی دوستگیسوی حور گرد فشاند ز مفرشمحافظ عروس طبع مرا جلوه آرزوستآیینهای ندارم از آن آه میکشم چرا نه در پی عزم دیار خود باشم خیال روی تو چون بگذرد به گلشن چشم چاپ 693 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر