منم که دیده به دیدار دوست کردم باز مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 259 منم که دیده به دیدار دوست کردم بازچه شکر گویمت ای کارساز بنده نوازنیازمند بلا گو رخ از غبار مشویکه کیمیای مراد است خاک کوی نیازز مشکلات طریقت عنان متاب ای دلکه مرد راه نیندیشد از نشیب و فرازطهارت ار نه به خون جگر کند عاشقبه قول مفتی عشقش درست نیست نمازدر این مقام مجازی بجز پیاله مگیردر این سراچه بازیچه غیر عشق مبازبه نیم بوسه دعایی بخر ز اهل دلیکه کید دشمنت از جان و جسم دارد بازفکند زمزمه عشق در حجاز و عراقنوای بانگ غزلهای حافظ از شیراز هزار شکر که دیدم به کام خویشت باز ای سرو ناز حسن که خوش میروی به ناز پرینت 828 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر