فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 277 فکر بلبل همه آن است که گل شد یارشگل در اندیشه که چون عشوه کند در کارشدلربایی همه آن نیست که عاشق بکشندخواجه آن است که باشد غم خدمتگارشجای آن است که خون موج زند در دل لعلزین تغابن که خزف میشکند بازارشبلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبوداین همه قول و غزل تعبیه در منقارشای که در کوچه معشوقه ما میگذریبر حذر باش که سر میشکند دیوارشآن سفرکرده که صد قافله دل همره اوستهر کجا هست خدایا به سلامت دارشصحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دلجانب عشق عزیز است فرومگذارشصوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاهبه دو جام دگر آشفته شود دستارشدل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بودنازپرورد وصال است مجو آزارش باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش پرینت 732 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر