عید است و آخر گل و یاران در انتظار مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دسته ها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 246 عید است و آخر گل و یاران در انتظارساقی به روی شاه ببین ماه و می بیاردل برگرفته بودم از ایام گل ولیکاری بکرد همت پاکان روزه داردل در جهان مبند و به مستی سوال کناز فیض جام و قصه جمشید کامگارجز نقد جان به دست ندارم شراب کوکان نیز بر کرشمه ساقی کنم نثارخوش دولتیست خرم و خوش خسروی کریمیا رب ز چشم زخم زمانش نگاه دارمی خور به شعر بنده که زیبی دگر دهدجام مرصع تو بدین در شاهوارگر فوت شد سحور چه نقصان صبوح هستاز می کنند روزه گشا طالبان یارزان جا که پرده پوشی عفو کریم توستبر قلب ما ببخش که نقدیست کم عیارترسم که روز حشر عنان بر عنان رودتسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوارحافظ چو رفت روزه و گل نیز میرودناچار باده نوش که از دست رفت کار الا ای طوطی گویای اسرار صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدار چاپ 826 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر