شممت روح وداد و شمت برق وصال مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 303 شممت روح وداد و شمت برق وصالبیا که بوی تو را میرم ای نسیم شمالاحادیا بجمال الحبیب قف و انزلکه نیست صبر جمیلم ز اشتیاق جمالحکایت شب هجران فروگذاشته بهبه شکر آن که برافکند پرده روز وصالبیا که پرده گلریز هفت خانه چشمکشیدهایم به تحریر کارگاه خیالچو یار بر سر صلح است و عذر میطلبدتوان گذشت ز جور رقیب در همه حالبجز خیال دهان تو نیست در دل تنگکه کس مباد چو من در پی خیال محالقتیل عشق تو شد حافظ غریب ولیبه خاک ما گذری کن که خون مات حلال خوش خبر باشی ای نسیم شمال دارای جهان نصرت دین خسرو کامل پرینت 908 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر