سر ارادت ما و آستان حضرت دوست مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 58 سر ارادت ما و آستان حضرت دوستکه هر چه بر سر ما میرود ارادت اوستنظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهرنهادم آینهها در مقابل رخ دوستصبا ز حال دل تنگ ما چه شرح دهدکه چون شکنج ورقهای غنچه تو بر توستنه من سبوکش این دیر رندسوزم و بسبسا سرا که در این کارخانه سنگ و سبوستمگر تو شانه زدی زلف عنبرافشان راکه باد غالیه سا گشت و خاک عنبربوستنثار روی تو هر برگ گل که در چمن استفدای قد تو هر سروبن که بر لب جوستزبان ناطقه در وصف شوق نالان استچه جای کلک بریده زبان بیهده گوسترخ تو در دلم آمد مراد خواهم یافتچرا که حال نکو در قفای فال نکوستنه این زمان دل حافظ در آتش هوس استکه داغدار ازل همچو لاله خودروست آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست دارم امید عاطفتی از جانب دوست پرینت 941 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر