سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 192 سرو چمان من چرا میل چمن نمیکندهمدم گل نمیشود یاد سمن نمیکنددی گلهای ز طرهاش کردم و از سر فسوسگفت که این سیاه کج گوش به من نمیکندتا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف اوزان سفر دراز خود عزم وطن نمیکندپیش کمان ابرویش لابه همیکنم ولیگوش کشیده است از آن گوش به من نمیکندبا همه عطف دامنت آیدم از صبا عجبکز گذر تو خاک را مشک ختن نمیکندچون ز نسیم میشود زلف بنفشه پرشکنوه که دلم چه یاد از آن عهدشکن نمیکنددل به امید روی او همدم جان نمیشودجان به هوای کوی او خدمت تن نمیکندساقی سیم ساق من گر همه درد میدهدکیست که تن چو جام می جمله دهن نمیکنددستخوش جفا مکن آب رخم که فیض ابربی مدد سرشک من در عدن نمیکندکشته غمزه تو شد حافظ ناشنیده پندتیغ سزاست هر که را درد سخن نمیکند آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند در نظربازی ما بیخبران حیرانند پرینت 783 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر