سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دسته ها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 153 سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زدبه دست مرحمت یارم در امیدواران زدچو پیش صبح روشن شد که حال مهر گردون چیستبرآمد خنده خوش بر غرور کامگاران زدنگارم دوش در مجلس به عزم رقص چون برخاستگره بگشود از ابرو و بر دلهای یاران زدمن از رنگ صلاح آن دم به خون دل بشستم دستکه چشم باده پیمایش صلا بر هوشیاران زدکدام آهن دلش آموخت این آیین عیاریکز اول چون برون آمد ره شب زنده داران زدخیال شهسواری پخت و شد ناگه دل مسکینخداوندا نگه دارش که بر قلب سواران زددر آب و رنگ رخسارش چه جان دادیم و خون خوردیمچو نقشش دست داد اول رقم بر جان سپاران زدمنش با خرقه پشمین کجا اندر کمند آرمزره مویی که مژگانش ره خنجرگزاران زدشهنشاه مظفر فر شجاع ملک و دین منصورکه جود بیدریغش خنده بر ابر بهاران زداز آن ساعت که جام می به دست او مشرف شدزمانه ساغر شادی به یاد میگساران زدز شمشیر سرافشانش ظفر آن روز بدرخشیدکه چون خورشید انجم سوز تنها بر هزاران زددوام عمر و ملک او بخواه از لطف حق ای دلکه چرخ این سکه دولت به دور روزگاران زدنظر بر قرعه توفیق و یمن دولت شاه استبده کام دل حافظ که فال بختیاران زد در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد چاپ 737 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر