سالها دفتر ما در گرو صهبا بود مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 203 سالها دفتر ما در گرو صهبا بودرونق میکده از درس و دعای ما بودنیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستانهر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بوددفتر دانش ما جمله بشویید به میکه فلک دیدم و در قصد دل دانا بوداز بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دلکاین کسی گفت که در علم نظر بینا بوددل چو پرگار به هر سو دورانی میکردو اندر آن دایره سرگشته پابرجا بودمطرب از درد محبت عملی میپرداختکه حکیمان جهان را مژه خون پالا بودمیشکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جویبر سرم سایه آن سرو سهی بالا بودپیر گلرنگ من اندر حق ازرق پوشانرخصت خبث نداد ار نه حکایتها بودقلب اندوده حافظ بر او خرج نشدکاین معامل به همه عیب نهان بینا بود بود آیا که در میکدهها بگشایند یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود پرینت 798 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر