ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 86 ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفتکار چراغ خلوتیان باز درگرفتآن شمع سرگرفته دگر چهره برفروختوین پیر سالخورده جوانی ز سر گرفتآن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفتوان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفتزنهار از آن عبارت شیرین دلفریبگویی که پسته تو سخن در شکر گرفتبار غمی که خاطر ما خسته کرده بودعیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفتهر سروقد که بر مه و خور حسن میفروختچون تو درآمدی پی کاری دگر گرفتزین قصه هفت گنبد افلاک پرصداستکوته نظر ببین که سخن مختصر گرفتحافظ تو این سخن ز که آموختی که بختتعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت پرینت 868 رتبه بندی این مطلب: 5.0 کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر