ساقی بیار باده که ماه صیام رفت مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 84 ساقی بیار باده که ماه صیام رفتدرده قدح که موسم ناموس و نام رفتوقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیمعمری که بی حضور صراحی و جام رفتمستم کن آن چنان که ندانم ز بیخودیدر عرصه خیال که آمد کدام رفتبر بوی آن که جرعه جامت به ما رسددر مصطبه دعای تو هر صبح و شام رفتدل را که مرده بود حیاتی به جان رسیدتا بویی از نسیم میاش در مشام رفتزاهد غرور داشت سلامت نبرد راهرند از ره نیاز به دارالسلام رفتنقد دلی که بود مرا صرف باده شدقلب سیاه بود از آن در حرام رفتدر تاب توبه چند توان سوخت همچو عودمی ده که عمر در سر سودای خام رفتدیگر مکن نصیحت حافظ که ره نیافتگمگشتهای که باده نابش به کام رفت گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت پرینت 803 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر