ز دلبرم که رساند نوازش قلمی مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 471 ز دلبرم که رساند نوازش قلمیکجاست پیک صبا گر همیکند کرمیقیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشقچو شبنمی است که بر بحر میکشد رقمیبیا که خرقه من گر چه رهن میکدههاستز مال وقف نبینی به نام من درمیحدیث چون و چرا درد سر دهد ای دلپیاله گیر و بیاسا ز عمر خویش دمیطبیب راه نشین درد عشق نشناسدبرو به دست کن ای مرده دل مسیح دمیدلم گرفت ز سالوس و طبل زیر گلیمبه آن که بر در میخانه برکشم علمیبیا که وقت شناسان دو کون بفروشندبه یک پیاله می صاف و صحبت صنمیدوام عیش و تنعم نه شیوه عشق استاگر معاشر مایی بنوش نیش غمینمیکنم گلهای لیک ابر رحمت دوستبه کشته زار جگرتشنگان نداد نمیچرا به یک نی قندش نمیخرند آن کسکه کرد صد شکرافشانی از نی قلمیسزای قدر تو شاها به دست حافظ نیستجز از دعای شبی و نیاز صبحدمی سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی احمد الله علی معدله السلطان پرینت 805 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر