دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 151 دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزدبه می بفروش دلق ما کز این بهتر نمیارزدبه کوی می فروشانش به جامی بر نمیگیرندزهی سجاده تقوا که یک ساغر نمیارزدرقیبم سرزنشها کرد کز این به آب رخ برتابچه افتاد این سر ما را که خاک در نمیارزدشکوه تاج سلطانی که بیم جان در او درج استکلاهی دلکش است اما به ترک سر نمیارزدچه آسان مینمود اول غم دریا به بوی سودغلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمیارزدتو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانیکه شادی جهان گیری غم لشکر نمیارزدچو حافظ در قناعت کوش و از دنیی دون بگذرکه یک جو منت دونان دو صد من زر نمیارزد ساقی ار باده از این دست به جام اندازد در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد پرینت 821 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر