در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 294 در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمعشب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمعروز و شب خوابم نمیآید به چشم غم پرستبس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمعرشته صبرم به مقراض غمت ببریده شدهمچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمعگر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم روکی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمعدر میان آب و آتش همچنان سرگرم توستاین دل زار نزار اشک بارانم چو شمعدر شب هجران مرا پروانه وصلی فرستور نه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمعبی جمال عالم آرای تو روزم چون شب استبا کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمعکوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمتتا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمعهمچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار توچهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمعسرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنینتا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمعآتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفتآتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع بامدادان که ز خلوتگه کاخ ابداع سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ پرینت 762 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر