درد عشقی کشیدهام که مپرس مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 270 درد عشقی کشیدهام که مپرسزهر هجری چشیدهام که مپرسگشتهام در جهان و آخر کاردلبری برگزیدهام که مپرسآن چنان در هوای خاک درشمیرود آب دیدهام که مپرسمن به گوش خود از دهانش دوشسخنانی شنیدهام که مپرسسوی من لب چه میگزی که مگویلب لعلی گزیدهام که مپرسبی تو در کلبه گدایی خویشرنجهایی کشیدهام که مپرسهمچو حافظ غریب در ره عشقبه مقامی رسیدهام که مپرس دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس پرینت 738 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر