خیال روی تو چون بگذرد به گلشن چشم مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 339 خیال روی تو چون بگذرد به گلشن چشمدل از پی نظر آید به سوی روزن چشمسزای تکیه گهت منظری نمیبینممنم ز عالم و این گوشه معین چشمبیا که لعل و گهر در نثار مقدم توز گنج خانه دل میکشم به روزن چشمسحر سرشک روانم سر خرابی داشتگرم نه خون جگر میگرفت دامن چشمنخست روز که دیدم رخ تو دل میگفتاگر رسد خللی خون من به گردن چشمبه بوی مژده وصل تو تا سحر شب دوشبه راه باد نهادم چراغ روشن چشمبه مردمی که دل دردمند حافظ رامزن به ناوک دلدوز مردم افکن چشم من دوستدار روی خوش و موی دلکشم من که از آتش دل چون خم می در جوشم پرینت 814 رتبه بندی این مطلب: 5.0 کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر