خوش است خلوت اگر یار یار من باشد مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 160 خوش است خلوت اگر یار یار من باشدنه من بسوزم و او شمع انجمن باشدمن آن نگین سلیمان به هیچ نستانمکه گاه گاه بر او دست اهرمن باشدروا مدار خدایا که در حریم وصالرقیب محرم و حرمان نصیب من باشدهمای گو مفکن سایه شرف هرگزدر آن دیار که طوطی کم از زغن باشدبیان شوق چه حاجت که سوز آتش دلتوان شناخت ز سوزی که در سخن باشدهوای کوی تو از سر نمیرود آریغریب را دل سرگشته با وطن باشدبه سان سوسن اگر ده زبان شود حافظچو غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد پرینت 855 رتبه بندی این مطلب: 4.0 کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر