خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 33 خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت استچون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت استجانا به حاجتی که تو را هست با خداکآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت استای پادشاه حسن خدا را بسوختیمآخر سوال کن که گدا را چه حاجت استارباب حاجتیم و زبان سوال نیستدر حضرت کریم تمنا چه حاجت استمحتاج قصه نیست گرت قصد خون ماستچون رخت از آن توست به یغما چه حاجت استجام جهان نماست ضمیر منیر دوستاظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت استآن شد که بار منت ملاح بردمیگوهر چو دست داد به دریا چه حاجت استای مدعی برو که مرا با تو کار نیستاحباب حاضرند به اعدا چه حاجت استای عاشق گدا چو لب روح بخش یارمیداندت وظیفه تقاضا چه حاجت استحافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شودبا مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست رواق منظر چشم من آشیانه توست پرینت 790 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر