خط عذار یار که بگرفت ماه از او مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 413 خط عذار یار که بگرفت ماه از اوخوش حلقهایست لیک به در نیست راه از اوابروی دوست گوشه محراب دولت استآن جا بمال چهره و حاجت بخواه از اوای جرعه نوش مجلس جم سینه پاک دارکآیینهایست جام جهان بین که آه از اوکردار اهل صومعهام کرد می پرستاین دود بین که نامه من شد سیاه از اوسلطان غم هر آن چه تواند بگو بکنمن بردهام به باده فروشان پناه از اوساقی چراغ می به ره آفتاب دارگو برفروز مشعله صبحگاه از اوآبی به روزنامه اعمال ما فشانباشد توان سترد حروف گناه از اوحافظ که ساز مطرب عشاق ساز کردخالی مباد عرصه این بزمگاه از اوآیا در این خیال که دارد گدای شهرروزی بود که یاد کند پادشاه از او مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو گلبن عیش میدمد ساقی گلعذار کو پرینت 837 رتبه بندی این مطلب: 5.0 کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر