حالیا مصلحت وقت در آن میبینم مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 355 حالیا مصلحت وقت در آن میبینمکه کشم رخت به میخانه و خوش بنشینمجام می گیرم و از اهل ریا دور شومیعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینمجز صراحی و کتابم نبود یار و ندیمتا حریفان دغا را به جهان کم بینمسر به آزادگی از خلق برآرم چون سروگر دهد دست که دامن ز جهان درچینمبس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاحشرمسار از رخ ساقی و می رنگینمسینه تنگ من و بار غم او هیهاتمرد این بار گران نیست دل مسکینممن اگر رند خراباتم و گر زاهد شهراین متاعم که همیبینی و کمتر زینمبنده آصف عهدم دلم از راه مبرکه اگر دم زنم از چرخ بخواهد کینمبر دلم گرد ستمهاست خدایا مپسندکه مکدر شود آیینه مهرآیینم به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم پرینت 848 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر