جز آستان توام در جهان پناهی نیست مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 76 جز آستان توام در جهان پناهی نیستسر مرا بجز این در حواله گاهی نیستعدو چو تیغ کشد من سپر بیندازمکه تیغ ما بجز از نالهای و آهی نیستچرا ز کوی خرابات روی برتابمکز این به هم به جهان هیچ رسم و راهی نیستزمانه گر بزند آتشم به خرمن عمربگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیستغلام نرگس جماش آن سهی سرومکه از شراب غرورش به کس نگاهی نیستمباش در پی آزار و هر چه خواهی کنکه در شریعت ما غیر از این گناهی نیستعنان کشیده رو ای پادشاه کشور حسنکه نیست بر سر راهی که دادخواهی نیستچنین که از همه سو دام راه میبینمبه از حمایت زلفش مرا پناهی نیستخزینه دل حافظ به زلف و خال مدهکه کارهای چنین حد هر سیاهی نیست خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت پرینت 948 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر