بیا که قصر امل سخت سست بنیادست مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دسته ها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 37 بیا که قصر امل سخت سست بنیادستبیار باده که بنیاد عمر بر بادستغلام همت آنم که زیر چرخ کبودز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادستچه گویمت که به میخانه دوش مست و خرابسروش عالم غیبم چه مژدهها دادستکه ای بلندنظر شاهباز سدره نشیننشیمن تو نه این کنج محنت آبادستتو را ز کنگره عرش میزنند صفیرندانمت که در این دامگه چه افتادستنصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آرکه این حدیث ز پیر طریقتم یادستغم جهان مخور و پند من مبر از یادکه این لطیفه عشقم ز ره روی یادسترضا به داده بده وز جبین گره بگشایکه بر من و تو در اختیار نگشادستمجو درستی عهد از جهان سست نهادکه این عجوز عروس هزاردامادستنشان عهد و وفا نیست در تبسم گلبنال بلبل بی دل که جای فریادستحسد چه میبری ای سست نظم بر حافظقبول خاطر و لطف سخن خدادادست تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست بی مهر رخت روز مرا نور نماندست چاپ 714 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر