بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 120 بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان داردبهار عارضش خطی به خون ارغوان داردغبار خط بپوشانید خورشید رخش یا رببقای جاودانش ده که حسن جاودان داردچو عاشق میشدم گفتم که بردم گوهر مقصودندانستم که این دریا چه موج خون فشان داردز چشمت جان نشاید برد کز هر سو که میبینمکمین از گوشهای کردهست و تیر اندر کمان داردچو دام طره افشاند ز گرد خاطر عشاقبه غماز صبا گوید که راز ما نهان داردبیفشان جرعهای بر خاک و حال اهل دل بشنوکه از جمشید و کیخسرو فراوان داستان داردچو در رویت بخندد گل مشو در دامش ای بلبلکه بر گل اعتمادی نیست گر حسن جهان داردخدا را داد من بستان از او ای شحنه مجلسکه می با دیگری خوردهست و با من سر گران داردبه فتراک ار همیبندی خدا را زود صیدم کنکه آفتهاست در تاخیر و طالب را زیان داردز سروقد دلجویت مکن محروم چشمم رابدین سرچشمهاش بنشان که خوش آبی روان داردز خوف هجرم ایمن کن اگر امید آن داریکه از چشم بداندیشان خدایت در امان داردچه عذر بخت خود گویم که آن عیار شهرآشوببه تلخی کشت حافظ را و شکر در دهان دارد دلی که غیب نمای است و جام جم دارد هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد پرینت 857 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر