ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دسته ها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 180 ای پسته تو خنده زده بر حدیث قندمشتاقم از برای خدا یک شکر بخندطوبی ز قامت تو نیارد که دم زندزین قصه بگذرم که سخن میشود بلندخواهی که برنخیزدت از دیده رود خوندل در وفای صحبت رود کسان مبندگر جلوه مینمایی و گر طعنه میزنیما نیستیم معتقد شیخ خودپسندز آشفتگی حال من آگاه کی شودآن را که دل نگشت گرفتار این کمندبازار شوق گرم شد آن سروقد کجاستتا جان خود بر آتش رویش کنم سپندجایی که یار ما به شکرخنده دم زندای پسته کیستی تو خدا را به خود مخندحافظ چو ترک غمزه ترکان نمیکنیدانی کجاست جای تو خوارزم یا خجند رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند چاپ 661 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر