ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دسته ها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 487 ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شویتا راهرو نباشی کی راهبر شویدر مکتب حقایق پیش ادیب عشقهان ای پسر بکوش که روزی پدر شویدست از مس وجود چو مردان ره بشویتا کیمیای عشق بیابی و زر شویخواب و خورت ز مرتبه خویش دور کردآن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شویگر نور عشق حق به دل و جانت اوفتدبالله کز آفتاب فلک خوبتر شوییک دم غریق بحر خدا شو گمان مبرکز آب هفت بحر به یک موی تر شویاز پای تا سرت همه نور خدا شوددر راه ذوالجلال چو بی پا و سر شویوجه خدا اگر شودت منظر نظرزین پس شکی نماند که صاحب نظر شویبنیاد هستی تو چو زیر و زبر شوددر دل مدار هیچ که زیر و زبر شویگر در سرت هوای وصال است حافظاباید که خاک درگه اهل هنر شوی بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی چاپ 786 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر