ای آفتاب آینه دار جمال تو مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دسته ها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 408 ای آفتاب آینه دار جمال تومشک سیاه مجمره گردان خال توصحن سرای دیده بشستم ولی چه سودکاین گوشه نیست درخور خیل خیال تودر اوج ناز و نعمتی ای پادشاه حسنیا رب مباد تا به قیامت زوال تومطبوعتر ز نقش تو صورت نبست بازطغرانویس ابروی مشکین مثال تودر چین زلفش ای دل مسکین چگونهایکآشفته گفت باد صبا شرح حال توبرخاست بوی گل ز در آشتی درآیای نوبهار ما رخ فرخنده فال توتا آسمان ز حلقه به گوشان ما شودکو عشوهای ز ابروی همچون هلال توتا پیش بخت بازروم تهنیت کنانکو مژدهای ز مقدم عید وصال تواین نقطه سیاه که آمد مدار نورعکسیست در حدیقه بینش ز خال تودر پیش شاه عرض کدامین جفا کنمشرح نیازمندی خود یا ملال توحافظ در این کمند سر سرکشان بسیستسودای کج مپز که نباشد مجال تو مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو ای خونبهای نافه چین خاک راه تو چاپ 787 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر