اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دسته ها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 306 اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصولرسد به دولت وصل تو کار من به اصولقرار برده ز من آن دو نرگس رعنافراغ برده ز من آن دو جادوی مکحولچو بر در تو من بینوای بی زر و زوربه هیچ باب ندارم ره خروج و دخولکجا روم چه کنم چاره از کجا جویمکه گشتهام ز غم و جور روزگار ملولمن شکسته بدحال زندگی یابمدر آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتولخرابتر ز دل من غم تو جای نیافتکه ساخت در دل تنگم قرارگاه نزولدل از جواهر مهرت چو صیقلی داردبود ز زنگ حوادث هر آینه مصقولچه جرم کردهام ای جان و دل به حضرت توکه طاعت من بیدل نمیشود مقبولبه درد عشق بساز و خموش کن حافظرموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول به وقت گل شدم از توبه شراب خجل هر نکتهای که گفتم در وصف آن شمایل چاپ 713 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر