اصطلاح عامیانه زبان انگلیسی مدیر ارشد رایشمند / ﺳﻪشنبه, 04 اسفند,1394 / دستهها: آموزش زبان, آموزش زبان انگلیسی 1- saying and doing: گفتار و کردار ۲- I feel like a million dollars: خیلی شنگولم ۳- on easy street: در ناز و نعمت و مرفه ۴- come down to earth: از رویا بیرون آمدن و واقع بین بودن ۵- I dropped my teeth: از تعجب شاخ درآوردن ۶- he is just talking through his hat: پرت گفتن ۷- he is alive and kicking: سالم سر و مور و گنده ۸- he is a big mouth: دهن لق و زبان دراز ۹- get into hot water: توی هچل یا دردسر افتادن ۱۰- too shy: خیلی خجالتی ۱۱- she chicken out at the last minute:جا زدن ۱۲- rain cats and dogs:شر شر باران باریدن ۱۳- it’s getting late! Come on! Shake a leg:عجله کن ۱۴- he has a sweet tooth:به چیزهای شیرین علاقه شدید داشتن ۱۵- you’ll need to hang on if you want the business to succeed! ثابت قدم ماندن ۱۶- I finally broke the ice by telling a joke: سر صحبت را باز کردن ۱۷- Keep my fingers crossed for you:برای کسی آرزوی موفقیت کردن ۱۸- you are all wet: کور خوندی، اشتباه فکر میکنی ۱۹- you are full of it: مزخرف میگی ۲۰- give me five:بزن قدش! ۲۱- such a dog in the manger:او بخیل است ۲۲- don’t sell him short: او را دست کم نگیرید ۲۳- like a fish out of water: کاملا با محیط ناآشنا بودن ۲۴- freeze! بیحرکت، دستها بالا ۲۵- the party is over: دیگه بازی تموم شد ۲۶- I’ll eat my hat: اسمم رو عوض میکنم ۲۷- talk of the devil: عجب حلال زاده ای ۲۸- as they say: All is well that ends well موفقیت ارزش تلاش را دارد ۲۹- knock on the wood:بزنم به تخته ۳۰- dog-eat-dog خر تو خر، هرکی هرکی، بی رحم ۳۱- shyly and cheeky:کمرو و پررو ۳۲- a little bird told me: کلاغه به من خبر داد ۳۳- I nearly jump out of my skin:از ترس زهره شدن ۳۴- to make waves: دردسر درست کردن ۳۵- cross my heart: به جون خودم قسم ۳۶- go fly a kite: برو پی کارت ۳۷- keep your shirt on:جوش نزن، عجله نکن، یه دقیقه صبر کن ۳۸- I say to him shape up or ship out: درست رفتار کن یا بزن به چاک ۳۹- I am all ears:سراپا گوش بودن ۴۰- I have the world by the tail: دنیا به کاممه ۴۱- I bought it for a song:مفت ، ارزان ۴۲- ۵۰۰۰$(bucks) in the hole: قرض بالا آوردن باک دلار در امریکاو استرالیا ۴۳- sell like hot cakes:مثل برق به فرش رفتن ۴۴- you can’t eat your cake and have it: هم خدا خم خرما ۴۵- such a wet blanket:حالگیر، آیه یاس ۴۶- you are in the right, but you don’t have a leg to stand on:دلیل کافی برای ادعای خود نداشتن ۴۷- they are coming toward the finish line neck to neck: پا به پای هم، دوش به دوش هم ۴۸- Nina do you know how the world came into existence? – beats me: اصلا” سر در نمی اورم، نمی دونم ۴۹- play it cool:خونسرد رفتار کردن ۵۰- get in my hair: کلافه کردن، ذله کردن، به ستوه آمدن ۵۱- she is really dressed to the teeth:با سلیقه لباس پوشیدن ۵۲- turn my stomach:حال کسی را بهم زدن ۵۳- his eyes are bigger than his stomach:بیش از ظرفیت خوردن ۵۴- cat got your tongue:لال مونی گرفتی ۵۵- my number is up: اجل کسی رسیدن، کار کسی تمام شدن ۵۶- every one came alive: زنده شدن، به وجد امدن ۵۷- it was all Greek to me: قابل درک نبودن ۵۸- stop beating around the bush:حاشیه رفتن، صغری کبری چیدن ۵۹- it’s on the tip of my tongue:نوک زبونم بود ۶۰- the drinks were on the house: مجانی، حساب فروشنده با رستوران ۶۱- I am not gonna play gooseberry:سر خر بودن، مو دماغ بودن، مزاحم بودن ۶۲- it was the last straw:طاقت کسی طاق شدن ۶۳- the whole ball of wax:کاسه و کوزه، همه چیز ۶۴- I gotta bite the bullet for a while:دندون روی جیگر گذاشتن ۶۵- for the birds:مفت، به درد نخور، بی فایده ۶۶- stop napping me: نق آزار سرزنش ۶۷- get off my case: دست از سرم بردار، ولم کن ۶۸- I always get ants in my pants: بیقرار و دلشوره داشتن ۶۹- I’ll give it my best shot: نهایت سعی خود را کردن ۷۰- let’s hit the road: راه افتادن، عازم سفر شدن ۷۱- I get cold feet:جا زدن، دو دل شدن، در آخرین لحظات ترسیدن ۷۲- he seems to have a screw loose: یه تخته اش کمه ۷۳- I’m no spring chicken: دیگه جوون نیستم ۷۴- stop the monkey business: دوز کلک و مسخره بازی ۷۵- snow job , piece of junk بازار گرمی، زبان بازی/ یه تیکه آشغال ۷۶- keep it under your hat:راز دار بودن ۷۷- my car is on its last legs: روغن سوزی ، نفس های ۷۸- you can eat your heart out: دلت بسوزه ۷۹- eat like a bird/ horse کم خور یا پر خور بودن جملات رایج زبان انگلیسی، در مورد خانواده و فامیل، اعضای خانواده، توصیف روابط و ... جملات رایج در مورد انواع مزه ها پرینت 5057 رتبه بندی این مطلب: 3.9 کلمات کلیدی: اصطلاح انگلیسی اصطلاحات انگلیسی ضرب المثل های انگلیسی مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط چند اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی اصطلاح انگلیسی چیست و چند اصطلاح جالب پرکاربردترین اصطلاحات آمریکایی چند اصطلاح انگلیسی ﺍﺻﻄﻼﺣﺎت ت ﻣﮑﺎﻟﻤﺎت ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ 1 0 Shahrzad جالب بود. ممنون.👍👍👍👌👌👌 1398/05/30 05:29 ب.ظ پاسخ به نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر