سخنی از بزرگان...

اصطلاح عامیانه زبان انگلیسی

اصطلاح عامیانه زبان انگلیسی
مدیر ارشد رایشمند

1- saying and doing: گفتار و کردار

۲- I feel like a million dollars: خیلی شنگولم

۳- on easy street: در ناز و نعمت و مرفه

۴- come down to earth: از رویا بیرون آمدن و واقع بین بودن

۵- I dropped my teeth: از تعجب شاخ درآوردن

۶- he is just talking through his hat: پرت گفتن

۷- he is alive and kicking: سالم سر و مور و گنده

۸- he is a big mouth: دهن لق و زبان دراز

۹- get into hot water: توی هچل یا دردسر افتادن

۱۰- too shy: خیلی خجالتی

۱۱- she chicken out at the last minute:جا زدن

۱۲- rain cats and dogs:شر شر باران باریدن

۱۳- it’s getting late! Come on! Shake a leg:عجله کن

۱۴- he has a sweet tooth:به چیزهای شیرین علاقه شدید داشتن

۱۵- you’ll need to hang on if you want the business to succeed! ثابت قدم ماندن

۱۶- I finally broke the ice by telling a joke: سر صحبت را باز کردن

۱۷- Keep my fingers crossed for you:برای کسی آرزوی موفقیت کردن

۱۸- you are all wet: کور خوندی، اشتباه فکر میکنی

۱۹- you are full of it: مزخرف میگی

۲۰- give me five:بزن قدش!

۲۱- such a dog in the manger:او بخیل است

۲۲- don’t sell him short: او را دست کم نگیرید

۲۳- like a fish out of water: کاملا با محیط ناآشنا بودن

۲۴- freeze! بیحرکت، دستها بالا

۲۵- the party is over: دیگه بازی تموم شد

۲۶- I’ll eat my hat: اسمم رو عوض میکنم

۲۷- talk of the devil: عجب حلال زاده ای

۲۸- as they say: All is well that ends well موفقیت ارزش تلاش را دارد

۲۹- knock on the wood:بزنم به تخته

۳۰- dog-eat-dog خر تو خر، هرکی هرکی، بی رحم

۳۱- shyly and cheeky:کمرو و پررو

۳۲- a little bird told me: کلاغه به من خبر داد

۳۳- I nearly jump out of my skin:از ترس زهره شدن

۳۴- to make waves: دردسر درست کردن

۳۵- cross my heart: به جون خودم قسم

۳۶- go fly a kite: برو پی کارت

۳۷- keep your shirt on:جوش نزن، عجله نکن، یه دقیقه صبر کن

۳۸- I say to him shape up or ship out: درست رفتار کن یا بزن به چاک

۳۹- I am all ears:سراپا گوش بودن

۴۰- I have the world by the tail: دنیا به کاممه

۴۱- I bought it for a song:مفت ، ارزان

۴۲- ۵۰۰۰$(bucks) in the hole: قرض بالا آوردن باک دلار در امریکاو استرالیا

۴۳- sell like hot cakes:مثل برق به فرش رفتن

۴۴- you can’t eat your cake and have it: هم خدا خم خرما

۴۵- such a wet blanket:حالگیر، آیه یاس

۴۶- you are in the right, but you don’t have a leg to stand on:دلیل کافی برای ادعای خود نداشتن

۴۷- they are coming toward the finish line neck to neck: پا به پای هم، دوش به دوش هم

۴۸- Nina do you know how the world came into existence? – beats me: اصلا” سر در نمی اورم، نمی دونم

۴۹- play it cool:خونسرد رفتار کردن

۵۰- get in my hair: کلافه کردن، ذله کردن، به ستوه آمدن

۵۱- she is really dressed to the teeth:با سلیقه لباس پوشیدن

۵۲- turn my stomach:حال کسی را بهم زدن

۵۳- his eyes are bigger than his stomach:بیش از ظرفیت خوردن

۵۴- cat got your tongue:لال مونی گرفتی

۵۵- my number is up: اجل کسی رسیدن، کار کسی تمام شدن

۵۶- every one came alive: زنده شدن، به وجد امدن

۵۷- it was all Greek to me: قابل درک نبودن

۵۸- stop beating around the bush:حاشیه رفتن، صغری کبری چیدن

۵۹- it’s on the tip of my tongue:نوک زبونم بود

۶۰- the drinks were on the house: مجانی، حساب فروشنده با رستوران

۶۱- I am not gonna play gooseberry:سر خر بودن، مو دماغ بودن، مزاحم بودن

۶۲- it was the last straw:طاقت کسی طاق شدن

۶۳- the whole ball of wax:کاسه و کوزه، همه چیز

۶۴- I gotta bite the bullet for a while:دندون روی جیگر گذاشتن

۶۵- for the birds:مفت، به درد نخور، بی فایده

۶۶- stop napping me: نق آزار سرزنش

۶۷- get off my case: دست از سرم بردار، ولم کن

۶۸- I always get ants in my pants: بیقرار و دلشوره داشتن

۶۹- I’ll give it my best shot: نهایت سعی خود را کردن

۷۰- let’s hit the road: راه افتادن، عازم سفر شدن

۷۱- I get cold feet:جا زدن، دو دل شدن، در آخرین لحظات ترسیدن

۷۲- he seems to have a screw loose: یه تخته اش کمه

۷۳- I’m no spring chicken: دیگه جوون نیستم

۷۴- stop the monkey business: دوز کلک و مسخره بازی

۷۵- snow job , piece of junk بازار گرمی، زبان بازی/ یه تیکه آشغال

۷۶- keep it under your hat:راز دار بودن

۷۷- my car is on its last legs: روغن سوزی ، نفس های   
۷۸- you can eat your heart out: دلت بسوزه

۷۹- eat like a bird/ horse کم خور یا پر خور بودن

چاپ
4787 رتبه بندی این مطلب:
3.9

مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند

سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند
تماس با نویسنده

1 نظر در مطلب "اصطلاح عامیانه زبان انگلیسی" ثبت شده است

1
0
Avatar image

Shahrzad

جالب بود. ممنون.👍👍👍👌👌👌

نوشتن یک نظر

این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم.
افزودن نظر

انتخابگر پوسته

ارتباط با نویسنده

x