سخنی از بزرگان...

اصطلاح انگلیسی چیست و چند اصطلاح جالب

مدیر ارشد رایشمند

اصطلاح :گروهی از کلمات (جمله یا عبارت) که معنای متفاوتی را نسبت به معنای کلمات بکار رفته در همان اصطلاح را دارند .
لیستی از چند اصطلاح پرکاربرد:

1) My hair stood on end.

مو به تنم سیخ شد

2) I am all eyes.

من چهار چشمی مراقبم

3) If I get my hands on him.

اگه دستم بهش برسه

4) Don't brown nose.

چاپلوسی نکن

5) The brain drain.

فرار مغزها

6) It’s none of your business.

به تو هیچ ربطی نداره

7) Are you out of mind?
Are you nuts?

زده به سرت؟

8) Goodness is better than beauty.
Beauty is skin deep
سیرت نیکو به از صورت زیبا است

9) stay tight.

قوی باش

10) He missed the aim/point.

تیرش به سنگ خورد

11) Every beginning is hard.

هر کاری اولش سخته

12) Let get this off my chest.

بزار حرف دلمو برات بگم

13) Don’t get fresh with me.

پررویی نکن!

14) I’m tied up.

دستم بند است

15) He is a fair-weather friend.

رفیق نیمه راهه

16) This is the limit.

ديگر شورش در آمده

17) I know it from A to Z.

سیر تا پیاز قضیه رو میدونم

18) I know what you are going through!

می دونم چه رنجی داری می کشی!

19) My heart is heavy.

دلم گرفته است

20) Has the penny dropped.

دوزاریت افتاد؟

21)he is in the ten

کارش درسته

22) It's a piece of cake.

خیلی راحته

23) Wishes Don't Wash Dishes.

با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه

24) Save One's Neck.

به داد کسی رسیدن

25) Zip it up.

دهنتو ببند

26) Wind your neck in!

بشین سرجات و ساکت باش

27) I'm a bit lost.

یه کوچولو گیجم

28) He put me to Shame.

آبرومو برد

29) for raniy day.

باشه واسه روزه مبادا

30) I am sore at her.

دل خوشی ازش ندارم

31) Do not cost your pearls before swine.
Money does not grow on the tree.
پول علف خرسِ نیست

32)hunger is the best sauce.

آدم گرسنه سنگ هم میخوره

33) Ball of fire.

آتیش پاره

34) I wash my hands of you.

ازت نا امید شدم

35) what is eating you?

چی ناراحتت می کنه؟

36) Take/Have a seat, please.

بفرمایید بشینید

37) You can not make fool of me.

نمی تونی منو گول بزنی

38) Tit for tat.

این به اون در

39) Apple polisher.

پاچه خوار

40)No news is Best news.

بى خبرى , خوش خبرى است!

41) Hush money.

حق السّکوت

42) Have/Get butterflies.

دلشوره داشتن

43)Cross my heart (and hope to die).

به جون خودم قسم

44)doesn't care a pin.

ککش هم نمی گزه

45)It's the end of me.

بیچاره شدم

46)What's cooking?

قضيه چيه؟

47)That was the fate.

قسمت همين بود

48)Let's hit the road.

بزن بريم(مسافرت منظورشه)

49)Don't be such a nag.

اینقدر نق نقو نباش

50)From dawn to dusk.

از کله ی سحر تا بوق سگ

51)He has not a penny to bless himself with.

گور نداره که کفن داشته باشد

52)Pull someone's leg.

کسي را دست انداختن

53)To make up to.

چاپلوسی کردن

54)To go dutch/Let's Go Dutch.

دنگی حساب کردن

55) The early bird catches the worm.

سحرخیز باش تا کام روا شوی

 56)He has an evil eye.

چشماش شوره!

57) It’s between to our ears.

بین خودمون باشه

58) As you wish,God.

خدایا راضیم به رضای تو!!

59) Have egg on your face.

سکه یه پول شدن 

60)He/She reads me like a book.

اون منو مث کف دستش میشناسه

61) I see red.

خون جلو چشامو گرفته بود

62) No laughing matter.

خنده نداره

63)The damage is done.

کار از کار گذشته

64)My job is on line.

کارمو از دست دادم

65) Stop playing innocent.

خودت رو به موش مردگی نزن

66) joking apart.

از شوخي گذشته

67) He Kicked My Ass.

زد تو برجکم

68) Shake a Leg: Hurry!

عجله کردن(یالا خودمون :D)

69) Don't Take It Out On Me.

دق و دلیت رو سر من خالی نکن

70) I Will Eat My Hat.

اسممو عوض میکنم

71) To step on someone’s toes.

پا تو کفش دیگران کردن

72) To play for time /to hang back.

این پا و اون پا کردن

73) Don’t get my monkey up.

روی سگ من

پرینت
8116 رتبه بندی این مطلب:
4.0

مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند

سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند
تماس با نویسنده

نوشتن یک نظر

این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمع‌آوری می‌کند تا بتوانیم نظرات درج شده در وب‌سایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خط‌مشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد.
افزودن نظر

ارتباط با نویسنده

x