آن که از سنبل او غالیه تابی دارد مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 124 آن که از سنبل او غالیه تابی داردباز با دلشدگان ناز و عتابی دارداز سر کشته خود میگذری همچون بادچه توان کرد که عمر است و شتابی داردماه خورشید نمایش ز پس پرده زلفآفتابیست که در پیش سحابی داردچشم من کرد به هر گوشه روان سیل سرشکتا سهی سرو تو را تازهتر آبی داردغمزه شوخ تو خونم به خطا میریزدفرصتش باد که خوش فکر صوابی داردآب حیوان اگر این است که دارد لب دوستروشن است این که خضر بهره سرابی داردچشم مخمور تو دارد ز دلم قصد جگرترک مست است مگر میل کبابی داردجان بیمار مرا نیست ز تو روی سوالای خوش آن خسته که از دوست جوابی داردکی کند سوی دل خسته حافظ نظریچشم مستش که به هر گوشه خرابی دارد مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد پرینت 804 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر