گلبن عیش میدمد ساقی گلعذار کو مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 414 گلبن عیش میدمد ساقی گلعذار کوباد بهار میوزد باده خوشگوار کوهر گل نو ز گلرخی یاد همیکند ولیگوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کومجلس بزم عیش را غالیه مراد نیستای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کوحسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبادست زدم به خون دل بهر خدا نگار کوشمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زدخصم زبان دراز شد خنجر آبدار کوگفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزومردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کوحافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت استاز غم روزگار دون طبع سخن گزار کو خط عذار یار که بگرفت ماه از او ای پیک راستان خبر یار ما بگو پرینت 910 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر