کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 79 کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشتمن و شراب فرح بخش و یار حورسرشتگدا چرا نزند لاف سلطنت امروزکه خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشتچمن حکایت اردیبهشت میگویدنه عاقل است که نسیه خرید و نقد بهشتبه می عمارت دل کن که این جهان خراببر آن سر است که از خاک ما بسازد خشتوفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهدچو شمع صومعه افروزی از چراغ کنشتمکن به نامه سیاهی ملامت من مستکه آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشتقدم دریغ مدار از جنازه حافظکه گر چه غرق گناه است میرود به بهشت دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت پرینت 752 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر