آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 191 آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کندبر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کنداول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام ویوان گه به یک پیمانه می با من وفاداری کنددلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از اونومید نتوان بود از او باشد که دلداری کندگفتم گره نگشودهام زان طره تا من بودهامگفتا منش فرمودهام تا با تو طراری کندپشمینه پوش تندخو از عشق نشنیدهاست بواز مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کندچون من گدای بینشان مشکل بود یاری چنانسلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کندزان طره پرپیچ و خم سهل است اگر بینم ستماز بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کندشد لشکر غم بی عدد از بخت میخواهم مددتا فخر دین عبدالصمد باشد که غمخواری کندبا چشم پرنیرنگ او حافظ مکن آهنگ اوکان طره شبرنگ او بسیار طراری کند کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند پرینت 886 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر