فعلا قصد ازدواج ندارم
امروز مشکلات و مسائلی که بر سر راه جوانان وجود دارد به قدری زیاد است که جوانان را بر سر یک دو راهی قرار داده است . یا باید قید ازدواج را زده آن را به تعویق بیندازند، و یا بعد از تلاش های طولانی و مرارت های زیاد یا به سختی به نتیجه خواهند رسید و یا به طور کلی قید آن را خواهند زد. در بروز این مشکلات نمیتوان یک نفر و یا یک نهاد را مقصر دانست بلکه عوامل فرهنگی و اجتماعی زیاد دست به دست هم داده اند تا این سنت الهی را در مسیر سخت و دور از دسترس قرار دهد.
در زمانهایی نه چندان دور اولویت برای زندگی جوانان ازدواج بود و دختران با داشتن خواستگار مناسب به خانه بخت می رفتند واگر دوست داشتند در خانه همسرشان ادامه تحصیل می دادند. اما با تحولات فرهنگی و اجتماعی که اتفاق افتاده ، امروزه تحصیل در مقاطع بالا به یکی از موانع ازدواج در پیش روی جوانان شده است. مشکلی که با تفاوت نرخ دختران تحصیل کرده، نسبت به پسران حادتر به نظر می رسد. بسیاری از پسران خواستار ازدواج با دخترانی که از به لحاظ تحصیلات بالاتر از آنها باشند نیستند و از جانب دیگر دختری که دارای تحصیلات عالیه است توقع بیشتری نسبت به خواستگاران آینده اش از لحاظ تحصیلات و موقعیت اجتماعی خواهد داشت. البته مسئله ادامه تحصیل تنها از سوی دختران مطرح نیست گاهی بهانه ادامه تحصیل از زبان پسران نیز شنیده می شود.
حال باید اندیشید چه مسئله ای باعث شده است که ازدواج مانعی بر سر راه ادامه تحصیل فرض شود ، در حالی که زوج های موفق زیادی هستند که توانسته اند در کنار تشکیل خانواده و رسیدن به آرامش روحی و جسمی در کنار یکدیگر به مدارج بالای علمی دست پیدا کنند. با یک برنامه ریزی مناسب و همچنین توافق با همسر آینده می توان به راحتی در کنار زندگی مشترک به تحصیل نیز ادامه داد.
والدین سختگیر
خانواده نقش مهم و تعیین کننده ای در امر ازدواج جوانان دارند. آنها می توانند با راهنمایی ها و کمک هایشان گره گشای بسیاری از مشکلات پیش روی جوانان باشند. اما بعضی از والدین در مسیر انتخاب و ازدواج فرزندانشان به قدری سخت گیر و باریک بین می شوند که تبدیل به بزرگترین مانع ازدواج فرزندانشان می گردند.
گاهی والدین آرزوهای بر باد رفته خود را در هنگام ازدواج به فرزندانشان تحمیل می کنندو با بهانه تراشی و گذاشتن شرط و شروط های سختگیرانه مثل، تعیین مهریه های بالا، ایراد گرفتن به تحصیلات ، قیافه ، محل زندگی ، گرفتن عروسی های آنچنانی ازدواج را از مسیر طبیعی آن خارج می کنند.
مطمئناً پدر و مادرها به دلیل علاقه مندی که نسبت به فرزندانشان دارند و همچنین شناخت مناسب از آنان می تواند بهترین مشاور و یاور فرزندانشان در امر ازدواج باشند ، در کنار این مسئله باید بدانند که تحمیل نظرات و سخت گیری های بی مورد آرزوی دیدن فرزنداشان در لباس عروسی و یا دامادی را بر دل آنها خواهد گذاشت.
سنت ها و رسوم غلط
خانواده نقش مهم و تعیین کننده ای در امر ازدواج جوانان دارند. آنها می توانند با راهنمایی ها و کمک هایشان گره گشای بسیاری از مشکلات پیش روی جوانان باشند.
در چند سال گذشته سنت های و رسومی که بسیار زیبا بودند و پشت سر هر کدام از آنها فلسفه ای نهفته بود تبدیل شده اند به سنت هایی غلط که در بعضی از شهرستان ها و قومیت های شکلی افراطی تر به خود گرفته است. گرفتن مراسم ها یه شکل تجملاتی ، هزینه های گزاف برای تزیینات و عکاسی و فیلم برداری ، خرید های آنچنانی از این قبیل رسوم است. بعضی از اوقات نیز این سنت ها جنبه مالی ندارند اما باعث تاخیر در ازدواج هستند ، مانند موکول کردن ازدواج فرزند کوچکتر به ازدواج فرزندان بزرگتر، اعتقاد به ازدواج های فامیلی ، و یا اعتقاد به شانس و بخت گشایی از دیگر رسوم نابهنجاری است که وجود دارد.
رقابت های بی حاصل
یکی از ثمرات بروز چشم و هم چشمی و تجمل گرایی در میان خانواده های ایرانی بالارفتن سن ازدواج است.
هزینه های شروع یک زندگی مشترک با توجه به مناسبات اقتصادی موجود در جامعه به خودی خود بالاست،حال وقتی این قضیه با پدیده تجمل گرایی و چشم و هم چشمی همراه شودازدواج جوانان را سخت تر خواهد کرد. بسیاری زا جوانان و خانواده های آنها برای اینکه بتوانند از گردونه رقابت در خریدهای لوکس و آنچنانی و مراسمات مجلل عقب نماند زیر بار قرض هایی می روند که تا سالیان سال باید تاوان آن را پس دهند. همین مسئله شیرینی زندگی مشترک را در کام آنها تلخ خواهد کرد و همین باعث می شود بسیاری از جوانان عطای ازدواج را به لقایش ببخشند.
حرف پایانی
یک ازدواج موفق می تواند باعث آسایش جسم و آرامش روان فرد و جامعه باشدو به هر مقدار که ازدواج جوانان بر اساس موانعی که ذکر شد و یا موانع دیگر به تاخیر بیوفتد تاثیرات منفی آن دامان جامعه را خواهد گرفت. حل این مشکلات نیازمند همدلی همه نهاد های اجتماعی و دولت و خانواده است که بتوانند جامعه را از بحران تاخیر در ازدواج جوانان برهانند.