سخنی از بزرگان...

چرا انبوه جوانان هندی خوشحال نیستند؟

چرا انبوه جوانان هندی خوشحال نیستند؟

ظرف 35 سال گذشته، صدها میلیون چینی به افرادی مولد تبدیل شده اند. اگرچه كار در شهرهای رو به رشد چین اغلب خسته کننده است اما در سطح جهانی بسیج نیروی كار در این كشور بزرگ ترین رویداد اقتصادی نیم قرن گذشته را رقم زده است چراكه جهان پیش از این چنین بسیجی را با چنین مقیاسی به خود ندیده است. آیا این رویداد بار دیگر تكرار خواهد شد؟ پاسخ این پرسش در كشور هند نهفته است.
هند تمدنی کهن اما کشوری جوان است. جمعیت در سن کار هند هرسال به میزان 12 میلیون نفر افزایش می یابد، این درحالی است كه میزان افزایش نیروی كار در چین سالانه به سه میلیون نفر رسیده است. به این ترتیب در طول دهه آینده هند بزرگ ترین نیروی كار بالقوه را در جهان خواهد داشت.
نگاه خوشبینانه به سیر جمعیتی هند از افزایش تعداد افراد در سن كار این كشور ریشه می گیرد كه می توانند به نفع اقتصاد آن فعالیت كنند. افزایش نیروی كار به معنی وجود افراد بیشتری است كه در یك خانواده در كار كردن سهیم می شوند و به دنبال آن هم میزان بیشتری از درآمد خانواده پس انداز می شود. یك سوم معجزه شرق آسیا هم به تركیب افزایش نیروی كار و پس انداز برمی گردد. به قول یك سیاستمدار برجسته به نام كمال نات كه نویسنده كتابی به نام قرن هند است، هند هم به معنای واقعی كلمه فرصت آن را دارد كه در كنار این كشورها قرار گیرد.
دلایلی برای خوشحال نبودن
خیال پردازان هندی به جوان بودن جمعیت كشورشان ایمان دارند، اما جوانان این كشور دلایل روبه تزایدی دارند تا در این زمینه شك كنند. چراكه در زمینه اقتصادی آرمان هایی مطرح شده كه متعاقباً دستیابی به آنها با شكست مواجه شده. از سال 2005 تا 2007 این كشور رشدی معادل 9 درصد در سال را داشته است. در سال 2010 رشد اقتصادی این كشور حتی از چین هم سریع تر بود اما از آن زمان به بعد رشد اقتصادی این كشور نصف شده است. به این ترتیب نرخ چشمگیر پس انداز نیز تضعیف شده است. در این میان نكته نگران كننده این است كه سهم فزاینده ای از پس انداز خانواده ها هم در حال دور زدن سیستم های مالی است چراكه خانواده های هندی در جست و جوی پناهگاهی در مقابل تورم هستند و این پناهنگاه را در طلا و كسب و كارهای ساختمانی جست و جو می كنند. (برای کسب اطلاعات درباره این که مادران چینی و هندی چگونه به کودکانشان آموزش می دهند اینجا را کلیک کنید.)
آخرین باری كه یك دولت اقتصاد این كشور را به طور جدی لیبرال كرد به سال 1991 و تحت رهبری حزب كنگره برمی گردد. بیش از 40٪ هندی ها از آن زمان به بعد متولد شده اند و نگرانی های این قشر جوان برای سیاستمداران سالمند هند مهم به نظر نمی رسد. سن متوسط وزرای کابینه هند حدود 65 سال است و این كشور هنوز نخست وزیری كه از زمان استقلال هند به بعد به دنیا آمده باشد به خود ندیده است. تنها كسی كه ممكن است روند به قدرت رسیدن سیاستمداران سالخورده را نقض كرده باشد رائول گاندی، پسر، نوه و نتیجه نخست وزیران پیشین است. هند به وسیله گروهی متشكل از افراد سالخورده و نسل های پیرو آنها اداره می شود. به عبارتی موخاكستری ها و وارثان شسته رفته آنها این كشور را اداره می كنند. بی تفاوتی آشکار پلیس به ویژه نسبت به بدرفتاری ای كه كه با زنان جوان می شود تأییدی بر این مدعا است كه هند قدیم در حمایت و حفاظت از هند جدید با شكست مواجه شده.
در این شرایط لازم است فهرستی از اصلاحات آشنا انجام گیرد. این فهرست اقداماتی برای ساده کردن تصمیم گیری ها، مقابله با فساد و نظم و انضباط مالی را شامل می شود. همچنین آزاد گذاشتن بانك مركزی برای لگام زدن بر تورم، انجام اصلاحات بانكی و پس گرفتن پس اندازهایی كه در حال حاضر از سیستم مالی خارج شده اند را نیز در برمی گیرد. همچنین لازم است دولت در رویكردش نسبت به نحوه دسترسی به زمین تجدیدنظر كند. تصحیح قوانین ناقص در این زمینه به تسهیل سرمایه گذاری می انجامد. علاوه بر این لازم است موانع از مقابل بخش انرژی برداشته شوند. ایستگاه های جدید برق هند بدون برخورداری از زغال سنگ و گاز كافی ای كه آنها را تغذیه كنند ارزش زیادی ندارند.
انجام این قبیل اصلاحات برای همه هندی ها و كلیه حوزه های اقتصادی این كشور سودمند است.
به گفته جاستین لین اقتصاددان ارشد سابق بانک جهانی و استاد دانشگاه پکن، هندی ها لازم است اذهان خود را متوجه یك تغییر خاص صنعتی كنند و آن این است كه همزمان با كم شدن نیروی كار چین و بالا رفتن دستمزدهای آنها ممكن است 85 میلیون شغل تولیدی به جاهای دیگر منتقل شود. این فرصتی برای جوانان بیكار هند است. پس آیا این مشاغل نمی توانند به هند بروند؟
پاسخ این است که در میان مجموعه كشورهایی كه به سرعت در قاره آسیا درحال ظهورند، هند از میزان اندكی از شركت ها یا كارگران توانا برخوردار است و بیش از حد قوانین اشتباه دارد. قطعاً تولیدكنندگان قابلی به ویژه در عرصه خودروسازی در میان هندی ها وجود دارند اما این شركت ها هم نظیر «بهارات فورج» و «ماهیندرا و ماهیندرا» ترجیح می دهند از ماشین آلات پیچیده به جای نیروی کار فراوان استفاده كنند. مابقی طیفی از کارگاه های بی ارزشی هستند كه تعدادی كارگر و روش های منسوخ شده را به کار می گیرند.
درواقع آن چه هند فاقد آن است  شركت های متوسط و گرسنه كارگر به سبك آلمانی است. حتی در طول سال های رونق اقتصادی هم بیشتر مشاغل در حوزه ساخت و ساز ایجاد شده اند تا در عرصه تولید. در این شرایط برای جوان هندی سخت است تا چشم اندازش از آینده را در حالی كه آجر و ملات بالای سرش حمل می كند بهبود ببخشد.
دولت برای پر کردن جای این تكه واسطه گم شده باید موانع بوروكراتیك را از مقابل كارآفرینان هندی بردارد. این موانع بوروكراتیك شامل قوانین کاری است كه هند را بدنام كرده است. تا این قوانین بر روی کاغذ وجود دارند كارخانه ها نمی توانند بدون اجازه دولت نیروی كار را بیرون كنند. این درست است که با استخدام نیروی کار از طریق شخص ثالث کارفرمایان تیغ این قوانین را كند كرده اند اما درعمل انگیزه آنها برای آموزش كارگرانشان هم كاهش یافته كه خود به سوء استفاده بیشتر از نیروی كار انجامیده است.
همچنین نیروی كار به آموزش بیشتری نیاز دارد. بسیاری از جوانان هندی مدرسه را با آمادگی نامناسب حتی برای انجام مشاغل ابتدایی ترك می كنند. استانداردهای آموزشی هم راکد باقی مانده اند یا حتی رو به تنزلند. براساس گزارش سالانه آموزش و پرورش هند تنها نیمی از دانش آموزان روستایی سال پنجم مدرسه می توانند محاسبه 43 منهای 24 را انجام دهند و تنها یک چهارم آنها می توانند یك جمله ساده انگلیسی را بخوانند.
نغمعه ای بی اثر برای جوانان هندی
تمرکز بر روی به دست آوردن مشاغل تولیدی در حال فرار از چین به بهانه ای برای تصحیح سیاست صنعتی این كشور تبدیل نشده، چه رسد به رجوع به مجوز راج. (مجوزهای راج تصمیم هند برای برخورداری از اقتصادی برنامه دار است كه براساس آن همه جنبه های اقتصاد تحت كنترل دولت قرار می گیرد و مجوزها به صورت انتخابی داده می شود. این مجوز به صورت استادانه ای برای اداره مشاغل هند بین سال های 1947 و 1990 تهیه شد.)
بیشتر اصلاحاتی كه به كارگران جوان كارخانه ها كمك می كند برای كل اقتصاد هم خوب است. بوروکراسی کمتر، مدارس بهتر و  برق كافی وضعیت حوزه خدمات هند و کارگران مسن تر را هم ارتقا می دهد. اما در حال حاضر این جوانان هندی هستند كه از ناحیه از خودراضی بودن مسن ترها لطمه می بینند.
گاندی جوان در اوایل سال جاری میلادی پرسید:«چرا جوانان عصبانی هستند؟» اما جای تعجب دارد كه چرا آنها حتی عصبانی تر از این نیستند. در مناطق روستایی دولت با انجام خدمات عمومی و تهیه غذای یارانه ای می كوشد صلح اجتماعی را برای روستاییان به همراه آورد. اما در شهرها جوانان در خیابان ها پراكنده شده اند و آنها را فراگرفته اند. در سال 2011 جوانان با شعار شتاب در مبارزه با فساد به راهپیمایی پرداختند. در هند مشکلات بزرگ اغلب در حالت سکون و سكوت تحمل می شوند اما همه این مشكلات را درمی یابند. حتی فقرا هم درباره این كه چه چیزهای بیشتری باید از دست بدهند به شدت آگاهی دارند.
صلح اجتماعی چیز بدی نیست  اما هند می تواند در انجام اصلاحات مورد نیاز احساس فوریت كند و به ایجاد مشاغل و جوان كردن سیاست ها بپردازد. قرن هند امكان پذیر است و مقابل این كشور فرصت بزرگی وجود دارد كه در معرض خطر هدر دادن آن است.

پرینت
1251 رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه

مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند

سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند
تماس با نویسنده

نوشتن یک نظر

این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمع‌آوری می‌کند تا بتوانیم نظرات درج شده در وب‌سایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خط‌مشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد.
افزودن نظر

ارتباط با نویسنده

x