در این مطلب در دو بخش مکالمه انگلیسی بین دو دوست را یاد می گیرید. بخش اول مربوط به همه جملات و عبارات کوتاه کاربردی ست که براحتی می توانید درهمه مکالمات استفاده کنید. بخش دوم نیز ۱۰ نمونه مکالمه دوستانه در شرایط مختلف است. این صفحه را ذخیره نمایید تا همیشه این مثال ها را تمرین کنید.
بخش اول: عبارات کوتاهی که می توانید در مکالمه با دوستانتان استفاده کنید
آیا گاهی اوقات در مورد ایجاد جملات و عبارات حین حرف زدن استرس می گیرید ؟ خب، نگران نباشید! بومی زبانان انگلیسی اغلب از عبارات کوتاه به عنوان بخشی از تعاملات روزانه خود استفاده می کنند. در این قسمت نمونه هایی از مکالمه را به شما معرفی می کنیم که به صحبت بهتر شما کمک خواهد کرد!
۱-احوالپرسی با یک دوست
به گروهی از آقایان یا خانم ها می توانید این گونه بگویید:
هی آقایان!- این عبارت زمانی استفاده می شود که با گروهی از دختران صحبت می کنید. در چنین حالتی “هی خانم ه Hey ladiesا” خیلی رایج نیست اما “هی دختران Hey girls” خوب است.
زمانی که مدتی است دوستتان را ندیده اید، می توانید بپرسید:
۲-سوال پرسیدن در مورد اینکه روز سپری شده دوستتان چگونه بوده است
۳-شروع تعامل و معاشرت بر اساس اینکه افراد چه احساسی دارند
ممکن است به نظر برسد که دوستتان حال خوبی دارد یا مانند همیشه لبخند نمی زند . در این مورد، می خواهید ببینید که احساس آن ها چگونه است، بر اساس چیزهایی که از آن ها می دانید و می شناسید:
در شرایطی که روحیه دوستتان متناسب با آب و هوای ابری یا بارانی است، می توانید عبارات زیر را به کار ببرید:
۴-بیان احساسی که دارید
۵-سوال پرسیدن از دوست در مورد تیم مورد علاقه
معمولا در مکالمات بین دوستان در مورد ورزش سوال می شود:
۶-سوال پرسیدن از دوستتان در مورد چیزی که هر دو می دانید
می توانید از دوست تان در مورد اوضاع و حال اعضای خانواده سوال کنید:
۷-استفاده از “so” به جریان بهتر مکالمه کمک می کند
۸-دادن خبر های غافلگیر کننده به دوستانتان
۹-پاسخ به خبر های غافلگیرکننده
۱۰-زمانی که در مورد یه موضوع خاصی احساس راحتی ندارید
به عنوان مثال؛ شاید شغلت را از دست داده باشی، و دوستت از تو بپرسد که اوضاع در محل کار چگونه است: خب موضوع همینه یا That’s the thing – من دنبال شغل جدید می گردم.
اگر نمی خواهید که هرگز راجع به موضوع صحبت کنید، می توانید از یک عبارت عمومی استفاده کنید و بعد ان را به دوستتان ارجاع دهید:
نکته: بعضی از افراد ممکن است در این شرایط بگن همه چی خوبه و بعد بحث را عوض کنند.
۱۱-پیشنهاد دادن
۱۲-پاسخ دادن به پیشنهاد ملاقات
زمانی که مطمئن هستید که می روید:
زمانی که هنوز مطمئن نیستید:
زمانی که نمی توانید بروید:
۱۳-حسن ختام مکالمه و گفتگو
۱۴-خداحافظی و حرف های آخر مکالمه
بخش ۲: نمونه هایی از مکالمه در شرایط خاص تر
در این قسمت از سایت یک خلاصه ای از مکالمه را بین دو نفر به شما نشان می دهیم. این مکالمه ها، در مورد ۲ نفری است که به صورت تصادفی با یکدیگر ملاقات کرده اند، ۲ نفری که از هم می پرسند برای زندگی چه کار می کنند و در آخر ۲ نفری که یکدیگر را در سینما ملاقات می کنند.
اگر یک دوست یا یک همکلاسی دارید، هر کدام به نوبت این نقش ها را با یکدیگر بازی کنید.
۱-گفتگویی خلاصه بین ۲ دوست قدیمی که اتفاقی یکدیگر را در کافه می بینند
سارا: سلام جیسون، چطوری، از آخرین باری که همو دیده ایم، خیلی می گذره؟
جیسون: اوه، سلام سارا من یه شغل جدید پیدا کردم و همه چیز عالیه. تو چی؟
سارا: بد نیست.
جیسون: چند وقت یک بار در این کافه غذا می خوری؟
سارا: اولین بارمه. دوستام مدام می گفتن که غذاهای این جا خیلی خوبه. بالاخره امشب تصمیم گرفتم که امتحانش کنم. تو دیگه چیکارا می کنی؟
جیسون: من بخاطر شغل جدیدم، خیلی درگیرم و زمان برای کارای دیگه ندارم اما در کل من و خانودام خوبیم.
سارا: خب، امیدوارم که تو و خانوادت یه وعده غذایی عالی (شام یا نهار) داشته باشین و بهتون خوش بگذره!
جیسون: بله ممنونم. توام همینطور.
۲-مکالمه ای بین دو نفر که از هم در مورد زندگی خود (شغل) سوال می کنند
دیوید: سلام اسم من دیویده، از ملاقات با شما خوشبختم.
جنی: سلام، من جنی هستم. خوشحالم که می بینمتون.
دیوید: عذر می خوام، اسمتون چی بود؟
جنی: جنی.
دیوید: خب جنی شغلت چیه؟
جنی: در مدرسه محلی زبان تدریس می کنم، تو چیکار می کنی؟
دیوید: من هم معلم زبانم، اما الان چند وقتی هست که کار نمی کنم.
جنی: متاسفم که اینو می شنوم. صحبت با تو خیلی خوب بود.
دیوید: بله. ملاقات با تو عالی بود یا خیلی خوشحالم که ملاقاتت کردم.
۳-مکالماتی بین دو دوست که تصادفا یکدیگر را در سینما می بینند
باب: سلام جیسون. خوشحالم که دوباره می بینمت.
جیسون: واو، خوشحالم می بینمت، از آخرین دیدارمون چند وقت گذشته ؟ باید بیشتر از ۶ ماه باشه، من خوبم، تو چطوری؟
باب: بد نیستم.
جیسون: تو و خانوادت می خواین چه فیلمی ببینین؟
باب: اومدم اینجا فیلم سیمپسون ها رو ببینم. تو چی؟
جیسون: من می خوام ترمیناتور ۴ رو ببینم.
۴-مکالماتی بین دو دوست که بعد از مدت زمان طولانی یکدیگر را دیده اند
آیا تابه حال گفتگوی بین دو دوست که مدت زمان طولانی است یکدیگر را ندیده اند، را شنیده اید؟ این مکالمه واقعا بهترین لحظه و لذت بخش است. دایره دوستی بدون سرگرمی و شوخی شبیه به یک فیلم بدون موسیقی است. دوستان بهترین بخش زندگی هستند. بدون دوستان، زندگی خسته کننه می شود. والدین، خواهر و برادر، همسر، کودکان و دیگر اعضای خانواده هم در زندگی ما حضور دارند. اما اگر ما یک دوست خوب نداشته باشیم، ممکن است در زندگی احساس پوچی کنیم.
همه ی ما حداقل یک دوست بامزه داریم که همیشه جوک می گوید و همه را می خنداند. مکالمه بامزه زیر بین دو دوست است که خاطرات قدیمی را برای هم یادآوری می کنند. خب بدون صحبت اضافه، بیایید بهترین و بامزه ترین مکالمات بین دو دوست را بعد از مدت زمان طولانی ببینیم.

۵-مکالمه بامزه بین دو دوست که بعد از مدت زمان طولانی یکدیگر را دیده اند
جان: سلام هنری
هنری: سلامی بعد از مدت زمان ��ولانی به تو، جان
جان: آره رفیق، الان کجا زندگی می کنی؟
هنری: با پدر و مادرم.
جان: پدر و مادرت کجا زندگی می کنند؟
هنری: با من.
جان: همتون کجا زندگی می کنید؟
هنری: با همدیگه.
جان: رفیق شوخی نکن.
هنری: شوخی نمی کنم رفیق.
جان: خل، حالا به من بگو خونتون کجاست؟
هنری: کنار خونه همسایمون.
جان: خونه همسایتون کجاست؟
هنری: کنار خونه من.
جان: خخخخخخ.
۶-کریستن و جاستین بهترین دوستان هم هستند و یکدیگر را بعد از یک ماه ملاقات کردند
کریستن: سلام جاستین، بخاطر اتفاقی که یک ماه پیش بین ما افتاد، متاسفم.
کریستن: تو هنوز از دست من عصبانی هستی؟
جاستین: چشمک بزن، چشمک بزن ستاره کوچولو.
کریستن: چجوری بفهمم تو چه آدمی هستی؟
جاستین: کاش می شد با ماشین بهت می زدم.
کریستن: خب، پس تو از دست من عصبانی هستی.
۷-ژوان و فرانکلین بهترین دوستان هم هستند و بعد از مدت زمان طولانی یکدیگر را ملاقات می کنند. ژوان یک مرد شوخ و بامزه است و در جوک گفتن و شوخی کردن عالی است. بعد از یک مکالمه کوتاه،
فرانکبلین: ژوان امروز بدجور دلم برای جوکات تنگ شده. الان برام یک جوک تعریف کن.
ژوان: حتما. خب بهم بگو چجوری یه فیل داخل فریزر میره؟
فرانکلین: نمیدونم.
ژوان: راحت. در فریزرو باز می کنی و فیلو می زاری توش. یه سوال دیگره ام دارم.
فرانکلین: خب. بپرس.
ژوان: خرو چجوری داخل فریزر میزارن؟
فرانکلین: راحت، در فریزرو باز می کنی و میزاری توش.
ژوان: نه. اول در فریزرو باز می کنی، فیل رو از داخلش درمیاری و خر رو داخلش می زاری.
فرانکلین: اوه اوکی.
ژوان: خب بزار یه سوال دیگه بپرسم. اگر همه مهمونا برن جشن تولد شیر و یک حیوون گم بشه. این حیوون کدوم می تونه باشه؟
فرانکلین: نمیدونم.
ژوان : خر. چون هنوز داخل فریزره.
فرانکلین: با من شوخی می کنی؟
ژوان: نه فرانکلین. سوال آخر.
فرانکلین: اوکی.
ژوان: اگر یک رودخانه پر از کروکوئیل باشه و بخوای ازش عبور کنی، چیکار می کنی؟
فرانکلین: هیچ راهی نداره. باید یه قایق باشه تا بتونم رد بشم.
ژوان: نه مرد. فقط باید شنا کنی و از رودخانه عبور کنی . چون همه حیوونا حتی کروکودیل هم به مهمانی رفتن.
فرانکلین: خب بسه رفیق، دیگه ازت نمیخوام بهم جوک بگی.
۸-استیو با جودی بعد از مدت زمان طولانی تماس می گیرد
استیو: سلام جودی. چطوری رفیق؟
جودی: خیلی خوب و خوشحالم که بعد از مدت طولانی صداتو می شنوم .
استیو: آره جودی، من این روزا کمی سرم شلوغه. به هر حال بهت زندگ زدم که تبریک بگم.
جودی: خیلی ممنونم استیو . خوشحالم کردی.
استیو: امروز یکی از شادترین روزهای زندگیته. پس از روزت لذت ببر.
جودی: اما مراسم ازدواج ما فرداست.
استیو: بخاطر همین گفتم که امروز یکی از شادترین روز های زندگیته.
جودی تلفن رو قطع کرد و استیو از خنده رو زمین افتاده بود.
۹-ریچارد و استیو بعد از مدت زمان طولانی در حال اس ام اس زدن به هم هستند. در وسط مکالمه
ریچارد: سلام رفیق، کلافم. یه جوک بهم بگو.
استیو: حتما.
استیو: چه جوری یه احمقو معلق نگه می داری؟
ریچارد: نمیدونم. چه جوری؟
بعد از یک دقیقه.
ریچارد: منتظر جوابتم.
بعد از سه دقیقه.
ریچارد: سلاااااام.
بعد از پنج دقیقه
ریچارد: چرا جواب نمیدی؟
استیو بدون این که بهش جواب بده، مشغول خندیدن بود.
۱۰-هری و ژولین بعد از مدت زمان طولانی به یکدیگر پیام می دهند
هری: سلام جولیان حالت چطوره؟
جولیان: خوبم تو چطوری؟
هری: من عالی ام.
هری: فقط میخوام ازت یه سوال بپرسم.
جولیان: حتما رفیق.
هری: دوستم برام نوشته IDK و TTYL. یعنی چی؟
جولیان: نمی دونم. بعدا باهات صحبت می کنم.
هری: اوکی، هر وقت بیکار بودی ازت می پرسم.