حروف اضافه-Prepositions- کلماتی مانند after, in, to, on و with را شامل میشود. حروف اضافه معمولا پیش از اسم یا ضمیر قرار میگیرند و نشان دهنده ی ارتباط اسم یا ضمیر و دیگر کلمات در جمله است و آنها توصیف میکنند.
قبل از هر چیز می توانید لیست کامل حروف اضافه انگلیسی را از اینجا دانلود کنید.
برای مثال:
موقعیت چیزی:
Her bag was under the chair کیف او زیر میز بود
The dog crawled between us and lay down at our feet سگ بین ما خزید و روی پاهایمان دراز کشید
His flat was over the shop آپارتمان او بالای فروشگاه بود
زمانی که چیزی اتفاق می افتد:
They arrived on Sunday آنها روز شنبه رسیدند
The class starts at ۹ a.m کلاس ساعت 9 صبح شروع می شود
Shortly after their marriage they moved to Colorado. مدت کوتاهی بعد از ازدواج شان به کلورادو رفتند
بعضی از حروف اضافه از بیش از یک کلمه ساخته میشوند. برای مثال:
They moved here because of the baby آنها به اینجا جابجا شدند بخاطر کودک شان
We sat next to each other ما کنار همدیگر نشستیم
The hotel is perched on top of a cliff هتل بالای یک سخره ساخته شده است
حروف اضافه-زمان
| معادل انگلیسی |
کاربرد |
تاریخ |
|
on
|
استفاده برای روزهای هفته |
on Monday |
|
in
|
ماه/فصل
زمان روز
سال
بعد از یک دوره ی زمانی مشخص |
in August / in winter
in the morning
in 2006
in an hour
|
|
at
|
برای شب
برای آخر هفته
قسمت مشخصی از زمان |
at night
at the weekend
at half past nine
|
|
since
|
برای قسمت مشخصی از زمان-ازگذشته تا الان- |
since 1980 |
|
for
|
برای یک دوره ی زمانی مشخص-از گذشته تا امروز- |
for 2 years |
|
ago
|
زمان مشخصی در گذشته |
۲ years ago |
|
before
|
قبل از زمان مشخص |
before 2004 |
|
to
|
برای بیان زمان |
ten to six (5:50) |
|
past
|
برای بیان زمان |
ten past six (6:10) |
|
to / till / until
|
شروع و پایان دوره ی زمانی مشخص |
from Monday to/till Friday |
|
till / until
|
زمانی که چیزی شروع / تمام می شود |
He is on holiday until Friday. |
|
by
|
به معنی آخرین
تا زمان مشخص |
I will be back by 6 o’clock.
By 11 o’clock, I had read five pages.
|
حرف اضافه مکان-موقعیت و جهت
| معادل انگلیسی |
کاربرد |
مثال |
|
in
|
اتاق، ساختمان، خیابان، شهر، کشور
کتاب، کاغذ و…
ماشین، تاکسی
عکس، جهان |
in the kitchen, in London
in the book
in the car, in a taxi
in the picture, in the world |
|
at
|
به معنی کنار، بوسیله ی یک شی ء
برای میز
برای رویدادها
برای مکان هایی که کارهای معمول انجام میدهید-تماشای فیلم، مطالعه، کار- |
at the door, at the station
at the table
at a concert, at the party
at the cinema, at school, at work |
|
on
|
متصل شده
برای مکانی با یک رودخانه
درسطح قرار داشتن چیزی
برای جهت مشخص-راست، چپ و…-
برای طبقه ی خانه
برای نقل و انتقالات عمومی
برای تلوزیون و رادیو |
the picture on the wall
London lies on the Thames.
on the table
on the left
on the first floor
on the bus, on a plane
on TV, on the radio |
|
by, next to, beside
|
راست یا چپ کسی یا چیزی |
Jane is standing by / next to / beside the car. |
|
under
|
قرار گرفتن روی زمین یا پایینتر از چیزی |
the bag is under the table |
|
below
|
برای نشان دادن اینکه چیزی زیر چیز دیگر است، اما روی زمین یا کف |
the fish are below the surface |
|
over
|
برای نشان دادن چیزی که بر روی چیز دیگر به عنوان یک پوشش یا محافظ قرار می گیرد
به معنی بیش از
رسیدن به طرف دیگر
پیروز شدن بر یک مانع |
put a jacket over your shirt
over 16 years of age
walk over the bridge
climb over the wall |
|
above
|
برای اشاره به اینکه چیزی بالاتر از چیز دیگری قرار دارد اما دقیقا روی آن نیست |
a path above the lake |
|
across
|
اشاره به حرکت از یک طرف به طرف دیگر چیزی، یا در امتداد چیزی |
walk across the bridge
swim across the lake |
|
through
|
برای اشاره به حرکت از درون چیزی |
drive through the tunnel |
|
to
|
برای اشاره به رفتن به جایی، یا پیش فردی
برای رفتن به رخت خواب |
go to the cinema
go to London / Ireland
go to bed |
|
into
|
نشان دادن ورود به یک اتاق یا ساختمان |
go into the kitchen / the house |
|
towards
|
برای اشاره به حرکت کردن به سمت چیزی |
go 5 steps towards the house |
|
onto
|
رفتن به بالای چیزی |
jump onto the table |
|
from
|
برای نشان دادن منشا یک چیز |
a flower from the garden |
دیگر حروف اضافه ی مهم
| معادل انگلیسی |
کاربرد |
مثال |
|
from
|
اینکه چیزی از جایی آمده |
a present from Jane |
|
of
|
برای اشاره به مالکیت
چیزی که نشان میدهد |
a page of the book
the picture of a palace |
|
by
|
برای اشاره به خالق یک اثر |
a book by Mark Twain |
|
on
|
برای اشاره به حرکت پیاده یا روی اسب
وارد شدن به وسایل نقلیه ی عمومی |
on foot, on horseback
get on the bus |
|
in
|
وارد شدن به ماشین یا تاکسی |
get in the car |
|
off
|
ترک کردن ��سایل نقلیه ی عمومی |
get off the train |
|
out of
|
ترک کردن تاکسی یا ماشین |
get out of the taxi |
|
by
|
برای نشان دادن، هر زمان تا یک زمان مشخص
مسافرت با ماشین، اتوبوس |
prices have risen by 10 percent
by car, by bus |
|
at
|
برای سن |
she learned Russian at 45 |
|
about
|
برای اشاره به چیزی در مورد موضوعی خاص |
we were talking about you |
واژگان، جملات و جزوات چرب زبان