سخنی از بزرگان...

آموزش زبان, آموزش زبان انگلیسی, سایر آزمون های زبان انگلیسی

واژگان مهم انگلیسی برای کنکور ارشد (۴۰۰ واژه پرتکرار هر سال)

زبان عمومی نقش بسزایی در قبولی شما در آزمون ارشد ایفا میکند. برخلاف تاکید مشاوران تحصیلی بر زبان تخصصی،زبان عمومی نیز به همان اندازه میتواند در قبولی شما موثر واقع شود. از سال۱۳۸۷ روند سوالات زبان در آزمون کارشناسی ارشد مشخص شد. سوالات زبان ۳۰ سوال از کل آزمون را به خود اختصاص میدهند از این ۳۰ سوال۱۵ سوال اول زبان عمومی(۱۰سوال لغت و ۵ سوال مربوط به گرامر)و۱۵ سوال زبان تخصصی است.

در این مقاله پرکاربردترین لغات به کار رفته در آزمون های ارشد سال های اخیر ارائه شده است. در این لیست فقط کاربردی ترین واژه ها را در اختیارتان قرار می دهیم. آنهایی که بیشترین تکرار را در آزمون های ارشد داشته اند.

ابتدا تا یادم نرفته، نکات گرامری پرتکرار انگلیسی ارشد

در آزمون زبان مقطع کارشناسی ارشد، موارد زیر در بخش گرامری آزمون بیشترین تکرار رو داشته اند:

  1. زمان‌های اصلی: گرامر زمان‌های مختلف مانند حال ساده، حال استمراری، گذشته ساده، گذشته استمراری، آینده ساده و آینده استمراری از مواردی است که درس‌های زبان کنکور آنها را پوشش می‌دهند. اینجا توضیح دادیمشون خیلی ساده و کامل
  2. صفات و قیدها: نحوه استفاده از صفات و قیدها، مقایسه آنها (تفضیلی و برتری) و مکان قرارگیری آنها در جمله ممکن است درس‌های زبان کنکور مورد توجه قرار بگیرد. اینجا توضیح دادیم
  3. اسم‌های جمع و مفرد: قواعد تغییر اسامی از جمع به مفرد و برعکس، همچنین قواعد اضافه کردن پسوندها و تغییرات معنایی مرتبط با آنها مورد توجه است. اینجا توضیح دادیم
  4. روابط کلماتی: نحوه استفاده از حروف اضافه، حروف ربط، حروف نقلی و غیره در جملات برای بیان روابط مختلف از موارد پرتکراری است که در دروس زبان کنکور مورد تاکید قرار می‌گیرد. اینجا توضیح دادیم
  5. کاربردهای مختلف فعل‌ها: از جمله استفاده از فعل‌های مدل (modal verbs)، فعل‌های کمکی، فعل‌های مودال و فعل‌های پرکاربرد مانند “to be”، “to have”، “to do” و غیره.
  6. ساختار جملات پیچیده: نحوه ترکیب جملات ساده به جملات پیچیده با استفاده از روابط مختلف (مثل اسمی، صفتی، قیدی و …) و استفاده از عبارات متعدی و محدودیت‌های آنها.
  7. ساختارهای مشابه و متضاد: مقایسه و مقابله بین دو موضوع یا ایده با استفاده از ساختارهای مشابهی مانند “as… as” و “not as… as”، “both… and” و “neither… nor”.
  8. گرامر جملات شرطی: ساختارهای جملات شرطی از جمله شرطی نوع اول، دوم و سوم و همچنین استفاده از عبارات شرطی مثل “unless”, “in case”, “provided that” و غیره.

لیست واژگان پر تکرار انگلیسی ارشد

واژه معادل انگلیسی معادل فارسی
accurate correct, precise, exact دقیق، درست، صحیح
adjacent near, close مجاور، همجوار
ample enough, plenty کافی، فراوان
apparent obvious, clear آشکار، واضح
arbitrary by chance اتفاقی، تصادفی
beneficial useful, helpful مفید، سودمند
brilliant bright درخشان ، تابناک
controversial بحث برانگیز ، پر مناقشه
diverse of different kinds گوناگون، متنوع
dizzy confusing گیج کننده، سرگیجه آور
doubtful uncertain مردد، دودل
drastic sudden and violent حاد، شدید
ecstatic excited, joyful سرخوش، شاداب
equivalent the same in value برابر، هم ارز ، معادل
exceeding extreme, high زیاد، شدید
fictional imaginary داستانی، خیالی
fragile breakable شکننده ، نازک
frank honest صادق
futile useless, fruitless بی فایده، بی استفاده
grateful thankful سپاسگذار
immense huge, enormous بزرگ، عظیم، زیاد
imprudent unwise, careless بی احتیاط، بی فکر
impulsive careless, thoughtless بدون تفکر، بی خردانه
indomitable unbeatable راسخ، تزلزل ناپذیر ، شکست ناپذی
inevitable unavoidable اجتناب ناپذیر
ingenious inventive, clever خلاق، مبتکر، سازنده
inherent intrinsic ذاتی، درونی
initial first اولیه، ابتدایی
intact undamaged دست نخورده، سالم
interval gap, break فاصله، وقفه
intractable difficult to control or deal with رام نشدنی، سرکش ، انعطاف ناپذیر
intrinsic inherent, essential ذاتی، درونی، اساسی
invariable unchanging ثابت، بدون تغییر
marginal جزئی، اندک، حاشیه ای
mediocre average, ordinary معمولی، متوسط
meticulous careful دقیق، موشکافانه
mutual joint, reciprocal دوطرفه، دوجانبه
naïve ساده لوح
neutral impartial بی طرف، خنثی
peripheral حاشیه ای، کناری
permanent enduring, lasting دایمی، ابدی
pessimistic بدبین
preceding previous قبلی، پیشین
predisposed likely to do or have something آماده ، مستعد
predominant noticeable برجسته ترین، غالب ترین
prestigious important, significant برجسته، مهم
primitive first, original, ancient ابتدایی، اولیه، بدوی
rational logical, reasonable معقول، منطقی
reckless careless بی دقت، بی احتیاط، بی توجه
reliable dependable قابل اعتماد، معتبر
requisite essential, necessary لازم، ضروری
spontaneous بدون آمادگی قبلی، خود به خود، خودجوش
subordinate inferior, lower پایینتر ، تابع، زیر دست
sufficient enough کافی
thorough complete, perfect کامل، جامع
unanimous یکپارچه، متفق
vital essential, important بسیار مهم، حیاتی
voluntary اختیاری، داوطلبانه
wary careful, cautious محتاط ، مواظب
widespread common رایج
adversely unfavorably به طور نامطلوب، به طور نامساعد
approximately nearly تقریبا
confidently certainly با اعتماد به نفس ، با اطمینان
consequently as a result بنابراین، در نتیجه
conversely on the other hand بر عکس، از طرفی دیگر
eventually finally نهایتا، سرانجام
primarily mainly اساسا، عمدتا
punctually on time به موقع، سروقت
redundantly not needed اضافی، زاید
reluctantly unwillingly با اکراه ، بدون تمایل
remarkably noticeably به طور چشمگیر، به طور قابل توجه
simultaneously at the same time, concurrently به طور همزمان
sincerely honestly به طور صادقانه
subsequently متعاقبا، بعدا
temporarily transiently به طور موقت
urgently به طور فوری ، به فوریت
vaguely ambiguously بهطور مبهم
vastly به طور گسترده، به طور زیاد
virtually almost, very nearly تقریبا، عملا
acquisition فراگرفتن، بدست آوردن
appreciation تقدیر، ارج نهادن
aptitude talent استعداد، توانایی
asset حسن ، جنبه مثبت، دارایی
assistance help کمک، یاری مساعدت
astonishment شگفتی، حیرت
attitude دیدگاه، نگرش، طرز برخورد
authority control, influence, power اجازه، اختیار، صلاحیت
avoidance اجتناب، دوری
commitment تعهد
compensation جبران، تلافی
complaint شکایت
component بخش، جز
conformity تطابق، پیروی
conspiracy توطئه، دسیسه ، تبانی
controversy بحث، مجادله
convention custom سنت، عرف، رسم
coordination هماهنگی
detection شناسایی، تشخیص
disharmony incongruence ناهماهنگی، عدم انسجام
disruption اخلال ، اختلال ، بی نظمی
dispute مشاجره، بحث، جدل
evolution تکامل
exaggeration اغراق، مبالغه
exhibition نمایشگاه، نمایش ، عرضه
expansion توسعه ، گسترش
exploitation بهره کشی ، استثمار
extinction انقراض
implication معنی ضمنی، تلویح
indulgence زیاده روی، افراط
inflation تورم
inhibition ممانعت، جلوگیری
illustration توضیح، تشریح، شکل
inferiority پایین رتبگی، دون پایگی، کوچی
insight perception, feeling, sense بینش، دید، بصیرت
integrity wholeness, completeness یکپارچگی، تمامیت
intention قصد، نیت
interaction تعامل
intervention مداخله
interpretation تفسیر، توضیح، تشریح
investigation تحقیق، بررسی
jealousy حسادت
jeopardy danger خطر
morality اخلاقیات، پایبندی اخلاقی
orientation جهت یابی، نگرش
patience صبر شکیبایی
priority اولویت
regulation قانون، مقررات
repulsion انزجار، نفرت، بیزاری
reputation شهرت
resistance مقاومت ، مخالفت
resolution حل مشکل، رفع مشکل، اراده، عزم ثبات قدم
restraint منع، ممانعت، جلوگیری
resurrection ، احیا، تجدید حیات ، رونق مجدد
retaliation انتقام
simulation شبیه سازی
solution راه حل
submission تسلیم ، تحویل
superiority برتری
supervision نظارت
suppression سرکوب، سرکوبی
survival بقا، جان سالم بدر بردن
suspension تعیق، معلق بودن
tradition custom رسم، سنت
vanity تکبر؛ غرور
vibration ارتعاش، نوسان
violation تخطی
abridge shorten, abbreviate کوتاه کردن، مختصر کردن
absorb attract, take in جذب کردن
abstain refrain, withdraw پرهیز کردن، اجتناب کردن
abuse exploit سواستفاده کردن
accompany go with, go together with مشایعت کردن، همراهی کردن
adjust adapt, accustom وقف دادن، سازگار کردن
advocate support حمایت کردن، طرفداری کردن
affect influence تحت تاثیر قرار دادن ، تاثیر گذاشتن
agitate disturb آشفته کردن، سرگردان کردن، برهم زدن
allege claim, contend ادعا کردن، اظهار کردن
allocate assign, allot اختصاص دادن، تخصیص دادن
anticipate expect, predict انتظار داشتن، پیش بینی کردن
appoint select ( منصوب کردن، گماشتن (به کاری
arrange prepare, put in order تدارک دیدن، مرتب کردن
ascribe attribute نسبت دادن به ، ربط دادن به
aspire desire آرزو داشتن، اشتیاق داشتن
assemble gather, collect جمع کردن، گردآوری کردن
assume suppose, presume فرضکردن، در نظر گرفتن، پنداشتن
associate relate, have relationship with ربط دادن، ارتباط و معاشرت داشتن با
attain

شما در پاسخ به

نظر شما اضافه شد، اما ابتدا باید تایید شود.

نظر خود را برای ما بنویسید
لطفا نام خود را وارد کنید
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد کنید لطفا آدرس ایمیل معتبر وارد کنید
لطفا یک نظری بنویسید
ثبت و ارسال