سخنی از بزرگان...

واژه هایی در مورد خواب

مدیر ارشد رایشمند

fall asleep

get to sleep

send someone to sleep

go back to sleep

1. fall asleep :
وقتی که یکنفر ناخوداگاه و ناگهانی خوابش میبره ازین واژه استفاده میکنیم 

She fell asleep while watching tv

در حالیکه داشت تلویزون نگاه میکرد خوابش برد 

After working hard all day long , I fell asleep when I was talking to my mom at night. 

بعد از یه روز کار سخت کردن، شب وقتی داشتم با مادرم صحبت میکردم یهو خوابم برد 
 _______________________ 

2.get to sleep

وقتی کسی بسختی خوابش میبره و تقلا برای خوابیدن میکنه ازین عبارت استفاده ميشه.

Could you turn down the tv.  I'm trying to get to sleep

میشه صدای تلوزیون رو کم کنی.  دارم سعي ميکنم که خوابم ببره 
 _______________________ 
3.send someone to sleep

هنگامی که چیزی باعث میشه,و کمک میکنه که طرف خوابش ببره ازین عبارت استفاده میکنیم.
مثال:

Drink some hot milk.  it sends you to sleep 

یه مقدار شیر داغ بخور ، کمک میکنه خوابت ببره
 _______________________ 
4.go back to sleep
وقتی که یکنفر بیدار میشه و دوباره خوابش ببره نیز از این واژه بهره برده میشه.

The child rolled over but went back to sleep 

بچه یه غلت خورد بیدار شد اما دوباره خوابش برد

The radio waked him up but soon he went back to sleep

صدای رادیو بیدارش کرد اما زود دوباره خوابش برد

پرینت
1475 رتبه بندی این مطلب:
4.7

مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند

سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند
تماس با نویسنده

نوشتن یک نظر

این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمع‌آوری می‌کند تا بتوانیم نظرات درج شده در وب‌سایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خط‌مشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد.
افزودن نظر

ارتباط با نویسنده

x