امروز در این مقاله قصد داریم به مقایسه قید ها و صفت های مقایسه ای و عالی (comparative and superlative) بپردازیم. البته لازم است علاوه بر درک تعریف هر کدام از آن ها، تمرین کنید، آموزش ببینید و به راهنمای درستی برای تشخیص مراجعه کنید. خبر خوب این است که ما در این مقاله تمام اطلاعات لازم و یک سری مثال درباره این دو مفهوم از زبان انگلیسی یعنی را در اختیار تان قرار می دهیم.
مباحث این مقاله عبارتند از:
- تعریف صفات و قید ها
- تعریف صفت یا قید مقایسه ای
- تعریف قید یا صفت عالی
- تفاوت بین قید های عالی و مقایسه ای
- تفاوت های ساختاری قید های مقایسه ای و عالی
- ساختار سایر عبارت های مقایسه ای
- نکاتی که هنگام استفاده از این قیدها باید در نظر بگیریم.
خب، شروع کنیم.
صفت و قید چیست؟
هر کدام را به صورت جداگانه و به صورت کامل توضیح می دهیم.
صفت
صفت (adjective) یک یا چند کلمه است که یک اسم یا ضمیر را توصیف می کند. در بیشتر مواقع، صفت قبل از کلمه ای که توصیفش می کند می آید، اما این امکان هم وجود دارد که بعد از کلمه موصوف بیاید.
- What a beautiful cat! چه گربه زیبایی
- She was wearing an ugly dress. او لباس زشتی پوشیده بود
- That book seems boring. آن کتاب خسته کننده به نظر می رسد
- Lunch smells great. بوی نهار عالی است
قید
قید (adverb) یک یا چند کلمه است که فعل، صفت و یا قید های دیگر را توصیف می کند. در واقع این کلمه به سوالاتی که با (چگونه) how، (کجا) where، (چه موقع) when، (چرا) why، (هر چند وقت) how often و (چه مقدار) how much پرسیده می شوند، پاسخ می دهند.
- How does he speak? He speaks fast.
او چطور صحبت می کند؟ او تند حرف می زند. (در جواب how می آید)
فردا به سفر خواهم رفت . (در جواب when می آید)
بچه ها بیرون هستند. (در جواب where می آید)
- She dropped out of school to pursue her dream.
او مدرسه را رها کرد تا به رویایش برسد. (در جواب why می آید)
دیوید خیلی زیاد کار می کند. (در جواب how muchمی آید)
- I need to check on my grandparents every weekend.
من باید هر آخر هفته به پدربزرگ و مادربزرگم سر بزنم . (در جواب How often می آید)

صفت یا قید مقایسه ای چیست؟
بیایید به تعریف صفت ها و قید های مقایسه ای بپردازیم. این را به یاد داشته باشید که فرق صفت و قید مقایسه ای (تفضیلی) در چیز هایی است که با هم مقایسه می کنند.
صفت مقایسه ای
ما از صفت های مقایسه ای (Comparative adjective) برای مقایسه دو شخص، ایده یا شی استفاده می کنیم.
- I am shorter than you. من کوتاه تر از تو هستم
- These shoes are more expensive than the other ones. این کفش ها گران تر از بقیه هستند
- My current job is harder than my previous one. کار فعلی من سخت تر از قبلی است
قید مقایسه ای
ما برای مقایسه دو عمل از قید مقایسه ای (Comparative adverb) استفاده می کنیم.
- He eats faster than me. او سریع تر از من غذا می خورد
- Your brother is nicer than your sister. برادرم از خواهرم بهتر است
- My house is warmer than yours during winter. خانه من در طول زمستان گرم تر از مال تو است
کاربرد های صفت یا قید عالی چیست؟
بیایید چند نمونه از صفت ها و قید های عالی را بررسی کنیم.
صفت عالی
ما از صفت های عالی (superlative adjective) برای مقایسه سه یا چند نفر، ایده و شی استفاده می کنیم تا توضیح بدهیم کدام یک بیشترین یا کم ترین کیفیت را دارد.
- She is the best player on the team. او بهترین بازیکن تیم است
- Adam is the strongest man in the neighborhood. آدام قوی ترین مرد محله است
- My cat is officially fatter than all of my friends’ cats. گربه من رسما چاق تر از گربه های دوستانم است
قید عالی
ما برای مقایسه عملکرد سه یا چند نفر از قید عالی (superlative adverb) استفاده می کنیم.
- I arrived earlier than the entire class. من زودتر از کل کلاس رسیدم
- Cam is the slowest boy in the school. کم، کندترین پسر کلاس است
- I can read faster than all of my classmates. من می توانم سریع تر از بقیه همکلاسی هایم بخوانم
تفاوت بین قید ها و صفات مقایسه ای و عالی در چیست؟
از صفت ها و قید ها می توان برای مقایسه شباهت ها یا تفاوت های بین اشیا، افراد، مکان ها و اعمال استفاده کرد . . . وقتی می خواهیم دو چیز را با هم مقایسه کنیم، از فرم مقایسه ای استفاده می کنیم. و وقتی می خواهیم یک چیز با یک دسته کامل مقایسه شود، از فرم عالی استفاده می کنیم. این ترکیب همان طور که خواهید دید، بستگی به تعداد هجا در صفت یا قید دارد. همچنین روش های دیگری هم برای مقایسه وجود دارد که با استفاده از عبارات دیگر انجام می شود.
صفت
|
مقایسه ای
|
عالی
|
مثال
|
|
Beautiful
زیبا
|
More beautiful than
زیباتر از
|
The most beautiful
زیباترین
|
Your room is more beautiful than mine.
اتاق شما از مال من زیباتر است.
You have the most beautiful hair in class.
شما زیبا ترین مو را در کلاس دارید. |
|
Angry
عصبانی
|
Angrier than
عصبانی تر از
|
The angriest
عصبانی ترین
|
You seem angrier than before.
شما عصبانی تر از قبل به نظر می رسید.
You are obviously the angriest one in the family.
شما مشخصا عصبانی ترین فرد در خانواده هستید. |
|
Tall
بلند
|
Taller than
بلندتر
|
The tallest
بلند ترین
|
Rose is taller than Dave.
رز از دیو بلندتر است.
Rose is the tallest girl in the building.
رز قد بلندترین دختر ساختمان است. |
|
Funny
بامزه
|
Funnier than
بامزه تر از |
The funniest
بامزه ترین
|
You are funnier than your partner.
شما بامزه تر از شریکتان هستید.
I am the funniest one in the group.
من بامزه ترین فرد گروه هستم. |
|
Happy
خوشحال
|
Happier than
خوشحال تر از |
The happiest
خوشحال ترین
|
Your dog seems happier than mine.
سگ شما خوشحال تر از سگ من به نظر می رسد.
I become the happiest person in the world when you are here.
من وقتی اینجا هستم، شادترین آدم دنیا هستم. |
|
Sad
غمگین
|
Sadder than
غمگین تر از |
The saddest
غمگین ترین
|
I am sadder than you by this news.
من با این خبر، از شما غمگین تر هستم.
Stop being the saddest person in town!
به اینکه غمگین ترین آدم شهر باشی پایان بده! |
|
Slow
کند
|
Slower than
کندتر از |
The slowest
کندترین
|
I run slower than you.
من کندتر از شما می دوم.
Turtles are the slowest pets.
لاک پشتها کندترین حیوانات خانگی هستند. |
|
Fast
سریع (زود)
|
Faster than
سریع تر از |
The fastest
سریع ترین
|
I came to school faster than all the teachers.
من زودتر از همه معلم ها به مدرسه رفتم.
You are the fastest person I know.
شما سریعترین کسی هستید که می شناسم. |
|
Kind
مهربان
|
Kinder than
مهربان تر از |
The kindest
مهربان ترین
|
She is kinder than most kids her age.
او مهربانتر از اکثر بچه های هم سن و سالش است. |
|
Bold
جسور
|
Bolder than
جسورتر از |
The boldest
جسورترین
|
You are bolder than your partner.
شما جسورتر از شریکتان هستید.
I am the boldest one in the group.
من جسورترین فرد در گروه هستم. |
|
Quick
سریع
|
Quicker than
سریع تر از |
The quickest
سریع ترین
|
Your dog is quicker than mine.
سگ شما چابک تر از مال من است.
I became the quickest person in school.
من سریعترین فرد در مدرسه شدم. |
|
High
بالا
|
Higher than
بالاتر از |
The highest
بالاترین
|
Joe can jump higher than Carol.
جو می تواند بالاتر از کارل بپرد.
Our building looks like the highest in the neighborhood.
ساختمان شما در محل بلندترین است. |
اشکال مختلف قیدها و صفات عالی و مقایسه ای
در ادامه به اشکال مختلف صفات و قیدهای مقایسه ای و عالی می پردازیم.
ساختن قید های مقایسه ای و عالی با صفت های تک هجایی
به طور کلی، صفت های تک هجایی با اضافه کردن –er به مقایسه ای و با افزودن –est به عالی تبدیل می شوند.
- Lucky >>luckier >>luckiest.
خوش شانس <<خوش شانس="" تر="" <<="" خوش="" شانس="">خوش>
- Cheap >>cheaper >>cheapest.
ارزان <<ارزان تر="">ارزان><ارزان>ارزان>
بزرگ << بزرگ تر <<بزرگ>بزرگ>
پهن << پهن تر <<پهن>پهن>
ساختن قید و صفت مقایسه ای و عالی با صفت دو هجایی
اگر صفت دو هجایی با -y تمام شود، می توانید با حذف آن و افزودن-er ، قید ( یا صفت ) مقایسه ای بسازید. و برای ساختن قید عالی می توانید –est را به جای y بگذارید.
مرتب << مرتب تر << مرتب ترین
- Pretty >>prettier >>prettiest.
زیبا << زیبا تر << زیبا ترین
اگر صفت دو هجایی به –ing، -ed، -less یا –ful ختم شده بود، با اضافه کردن more و most به قبل از صفت به ترتیب آن را به مقایسه ای و عالی تبدیل کنید.
- Boring >>more boring >>the most boring.
خسته کننده << خسته کننده تر << خسته کننده ترین
- Careful >>more careful >>the most careful.
محتاط <<محتاط تر="" <<="" محتاط="">محتاط>
ساختن قید ( صفت ) مقایسه ای و عالی با صفت سه هجایی (یا بیشتر)
اگر صفت سه یا چند هجا داشت، همیشه در حالت مقایسه ای با more و در حالت عالی با most می آید.
- Difficult >>more difficult >>the most difficult.
سخت <<سخت تر="" <<="" سخت="">سخت>
- Ridiculous >>more ridiculous >>the most ridiculous.
مضحک << مضحک تر <<مضحک>مضحک>
- Exciting >>more exciting >>the most exciting.
هیجان انگیز <<هیجان انگیز="" تر="" <<="" هیجان="">هیجان>
ساختن صفت های مقایسه ای و عالی بی قاعده
هیچ شکل خاصی برای صفت های بی قاعده چه در حالت مقایسه ای و چه عالی وجود ندارد و در واقع از قانون خاصی تبعیت نمی شود . رایج ترین صفت هایی که اشکال مقایسه ای و عالی بی قاعده ای دارند؛ عبارتند از:
خوب <<بهتر>بهتر><>
بد <<بدتر>بدتر><بد>بد>
کم <<کمتر <<کم="">کمتر>
زیاد <<بیشتر (زیاد="" تر)="" <<="" بیشترین="">بیشتر>
- Far >> further / farther >> furthest / farthest
دور <<دور تر="" <<="">دور>
در جدول زیر در مورد اشکال مختلف قید های مقایسه ای و عالی به همراه چند مثال توضیح داده شده است:
وضعیت هجایی
|
صفت/قید
|
فرم مقایسه ای
|
فرم عالی
|
مثال
|
| تک هجایی |
Fast
سریع |
Faster (+ than)
سریع تر از |
The fastest
سریع ترین
|
This machine is faster than the previous model.
این ماشین سریعتر از مدل قبلی است. |
| دو هجایی (در انتها -y دارد) |
Happy
شاد
|
Happier (+ than)
شادتر از |
The happiest
شاد ترین
|
She seems happier than before, now that her manager is giving her more responsibility.
حالا که مدیرش به او مسئولیت بیشتری داده، او شادتر از قبل به نظر می رسد. |
| دو هجایی یا چند هجایی |
Normal
عادی
Intelligent
باهوش
Believable
قابل باور
|
*More/less normal (+ than)
عادی تر از/ غیر عادی نسبت به
More/less intelligent (+ than)
باهوش تر از/ کند ذهن نسبت به
More/less
believable (+ than)
قابل باور تر از/ غیر قابل باور نسبت به
|
The most/least normal
عادی ترین/ غیرعادی ترین
The most/least intelligent
باهوش ترین/ کند ذهن ترین
The most/least believable
قابل باورترین/ غیر قابل باورترین |
Dogs are known to be more intelligent than cats.
سگها معروفند به اینکه باهوشتر از گربه ها هستند
That is the most unbelievable story I’ve ever heard!
این باور نکردنی ترین داتسنای است که تا به حال شنیده ام |
| فرم بی قاعده |
Good
خوب
Bad
بد
Far
دور
Less
کمتر
More
بیشتر
|
Better (+ than)
بهتر از
Worse (+ than)
بدتر از
Farther/further ( + than)
دورتر از
Less (+than)
کمتر از
More (+than)
بیشتر از |
The best
بهترین
The worst
بدترین
The farthest/furthest
دورترین
The least
کمترین
The most
بیشترین
|
The quality of their products is worse than it was before.
کیفیت محصولاتشان بدتر قبلشان است
I believe that’s the farthest I’ve ever been from my target objectives.
من قبول دارم که این دورترین هدفی است که من تا به حال داشته ام. |
*less به معنای کم تر است که وقتی با صفت می آید از شدت آن می کاهد و در نتیجه در این مورد به جای این که بگوییم کم تر عادی می گوییم غیر عادی.
ساختار سایر عبارات مقایسه ای چگونه است؟
روش های دیگری برای مقایسه دو چیز با همه وجود دارد . به ساختار های زیر توجه کنید:
As + قید/ صفت + as (مقایسه شباهت و برابری)
- These products aren’t as efficient as the other brand’s products. این محصولات به اندازه برند های دیگر کارایی ندارند
- They walked as quietly as they could in order not to interrupt the filming. آن ها تا آن جا که می توانستند بی سر و صدا راه می رفتند تا مزاحم فیلم برداری نشوند
One of the + صفت عالی
- That book you lent me is one of the best stories I’ve read in years! آن کتابی که شما به من قرض دادید، یکی از بهترین داستان هایی بود که در طی این سال ها خوانده ام
ساختار The -er, the -er
- The slower you pay, the longer you wait for delivery. هر چه دیرتر پرداخت کنید، بیشتر در انتظار تحویل می مانید
Less + صفت + than (مقایسه پستی و ضعف)
- The students are less motivated after their exams than how they were at the beginning of the school year. دانش آموزان پس از امتحانات، کم انگیزه تر از شروع سال تحصیلی شده اند
نکاتی که هنگام استفاده از قیدهای مقایسه ای/عالی باید در نظر بگیرید
نکات زیر به شما کمک می کند تسلط بیشتری روی این مفهوم پیدا کنید.
نکته شماره 1: <