مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو مدیر ارشد رایشمند / پنجشنبه, 05 اسفند,1395 / دستهها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ غزل شمارهی 412 مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابروجهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابروغلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستینگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابروهلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویشکه باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرورقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دمهزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابروروان گوشه گیران را جبینش طرفه گلزاریستکه بر طرف سمن زارش همیگردد چمان ابرودگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنیکه این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابروتو کافردل نمیبندی نقاب زلف و میترسمکه محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرواگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداریبه تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو خط عذار یار که بگرفت ماه از او پرینت 898 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند تماس با نویسنده مطالب مرتبط می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی سلامی چو بوی خوش آشنایی به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید موافقم این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمعآوری میکند تا بتوانیم نظرات درج شده در وبسایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خطمشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد. شما باید این قوانین را بخوانید و قبول کنید. افزودن نظر