دائما درانتظار رسیدن الهامات نوید بخش نباش ، تو تلاش كن ، آنها خود به سراغت خواهند آمد. اچ جکسون براون (کتاب نکتههای کوچک زندگی)
SuperUser Account / پنجشنبه, 23 فوريه 2017 / دسته ها: ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت غزل شمارهی 81 صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفتناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفتگل بخندید که از راست نرنجیم ولیهیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفتگر طمع داری از آن جام مرصع می لعلای بسا در که به نوک مژهات باید سفتتا ابد بوی محبت به مشامش نرسدهر که خاک در میخانه به رخساره نرفتدر گلستان ارم دوش چو از لطف هوازلف سنبل به نسیم سحری میآشفتگفتم ای مسند جم جام جهان بینت کوگفت افسوس که آن دولت بیدار بخفتسخن عشق نه آن است که آید به زبانساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفتاشک حافظ خرد و صبر به دریا انداختچه کند سوز غم عشق نیارست نهفت عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت Print 42 رتبه بندی این مطلب: بدون رتبه کلمات کلیدی: حافظ دیوان حافظ SuperUser AccountSuperUser Account سایر نوشته ها توسط SuperUser Account تماس با نویسنده نوشتن یک نظر نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. ایمیل: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید نظر: لطفا یک نظر وارد نمایید افزودن نظر