سخنی از بزرگان...

سخت کوش موفق تر است یا باهوش؟

سخت کوش موفق تر است یا باهوش؟

مى گويد: "مدتى پيش كار در حرفه اى را شروع كردم كه هنوز نمى دانم در آن موفق مى شوم يا نه. اين حرفه پشتكار، زمان و زحمت زيادى مى طلبد. همه كسانى كه از چند و چون كارم خبر دارند، بارها گفته اند كه چنين كارهايى فايده ندارد و اصولاً اين همه كار كردن و وقت گذاشتن  بيهوده است. اگر هم به نتيجه برسد نتيجه فورى ندارد. وقتى از كار زياد خسته مى شوم، فكر مى كنم كه ديگران درست مى گويند. من هم بهتر است از وضع موجود راضى باشم و هر از گاهى مانند آنها از بى وفايى دنيا و سختى روزگار بنالم و آه بكشم."
 
در فرهنگ كشورهاى شرق و جنوب شرق آسيا فرد سختكوش بر فرد باهوش و با استعداد برترى دارد. براى همين وقتى ايرانيان با همرده هاى خود در كشورى مانند ژاپن كار مى كنند، به هوش و استعدادشان مى بالند. مردم اين كشورها مى دانند با كار و تلاش زياد مى توانند به قله هاى موفقيت دست يابند. درحالى كه توجه زياد ما به استعداد و هوش افراد و بى توجهى به اهميت سخت كوشى موجب شده احساس کنیم بدون كار و تلاش می توانیم به موفقيت و ثروت برسیم. 
 
سوده احمدیان راد كارشناس ارشد كارآفرينى مى گويد:"چينى ها براساس اخلاق كار سخت عقيده دارند كه كاركردن، زندگى كردن است. احساس نياز به موفقيت در ميان چينى ها هم موجب شده كه آنها از سنين پائين، كودكان را براى رسيدن به موفقيت آموزش دهند و والدينى كه در تجارت يا مشاغل مشابه آن فعاليت مى كنند، كودكان در حال رشد را در فعاليت هايى نظير فروش، شمارش پول، تحويل كالا و ... درگير مى كنند.  بنابراين در چين دختران و پسران جوان زيادى را در بازار كار در حال كمك به والدينشان مى بينيم. در چين عادى است كه بچه ها اوقات فراغتشان را صرف يادگيرى تجارت كنند. برای این که بدانید خانواده های چینی چگونه کارآفرین می شوند اینجا را کلیک کنید.
 
در كشور آلمان هم كودكان با شركت در كلاس هاى مختلف انواع مهارت ها را كسب مى كنند. براى مثال يك دختربچه پنج ساله قادر به پخت شيرينى و حتى بافتن بافتنى است. در خانواده هاى فرانسوى هم كودك از سنين بسيار پائين با مفهوم پول در برابر كار آشنا مى شود. خانواده به او مى آموزد كه در برابر كارهاى كوچكى كه در خانه براى كمك انجام مى دهد، مى تواند پول دريافت كند. برای این که بدانید خانواده های اروپایی چگونه کارآفرین می شوند اینجا را کلیک کنید.
 
به اين ترتيب هم دركشورهاى غربى و هم در كشورهاى شرق و جنوب شرق آسيا فرهنگ كار وجود دارد. حتى اگر اهداف آنها متفاوت باشد. مطالعه روى دانش آموزان آسيايى و غربى به اين نتيجه منتهى شده كه دانش آموزان غربى براى برآوردن اهداف فردى خويش تلاش مى كنند و كار را به خوبى انجام مى دهند. اما دانش آموزان آسيايى به اين دليل تلاش مى كنند كه مى خواهند انتظارات والدينشان را برآورده كنند."
 
وى عقيده دارد كه در گذشته خانواده هاى ايرانى هم فرهنگ و تجربياتى مشابه با كشورهاى غربى داشتند. اما اين مؤلفه ها را از دست داده اند. وى مى گويد:"در گذشته در فرهنگ ايرانى اهميت بسيارى به كار داده مى شد و فقر نيز به عنوان امرى مذموم شناخته مى شد. در نسل هاى پيشين در كشور ما، همان گونه كه هم اكنون در جوامع و خانواده هاى غربى مشاهده مى شود، فرزندان و بيشتر فرزندان پسر از سنين كودكى و نوجوانى با مفهوم كار و درآمد آشنا مى شدند. به طورى كه حتى در خانواده هاى ثروتمند نيز شاگردى فرزند و يادگيرى كار در حرفه اى مذموم شناخته نمى شد. به اين ترتيب فرزندان نسبت به امروز در سنين پائين تر مستقل مى شدند. البته در اين زمينه و نقش تحصيل فرزند در افزايش سن استقلال به مطالعات بيشتر نياز است".
 
وى براى تصحيح فرهنگ مغاير با سخت كوشى و كار در كشور ما توصيه مى كند كه والدين ايرانى اتكا به خود، استقلال، تصميم گيرى و سختكوشى را در سنين پائين به فرزندانشان بياموزند. وى مى گويد:"خانواده ها به جز آموزش كودكان براى اتكا به خود، نقش مهمى هم در آموزش صنعت به آنان دارند. اين گونه آموزش هاى زودهنگام بسيار مؤثر است. داستان برخى كارآفرينان موفق بيانگر اين مطلب است كه آموزش زودهنگام در مهارت هاى فنى و صنعتى بيش از مدرك دانشگاهى براى رسيدن به هدف كارآفرينى مؤثر است".
 
مدارس نيز از جمله مراكزى هستند كه مى توانند به گسترش فرهنگ كار كمك كنند.
 
در مدرسه بچه ها می توانند با كار و فرهنگ كار آشنا شوند. مى توان به آنها آموخت كه حتى اگر استعداد و هوش زياد نداشته باشند، با سختكوشى مى توانند به موفقيت برسند. همين طور مى توان به آنها ياد داد كه كار يك ارزش است و تمام مشاغلى كه در آنها كار فكرى و يدى صورت مى گيرد، محترم است.
 
سوده احمدیان راد مى گويد:"فرهنگى كه خواستار پرورش كارآفرينى است بايد مردم را به خاطر دستاوردهايشان و نه به خاطر مقتضيات تولدشان طبقه بندى كند. در فرهنگ هايى كه كارآفرينى تشويق مى شود، مانند كشورهاى هنگ كنگ، سنگاپور و فيليپين، فرد مى تواند براساس فعاليت ها و دستاوردهايش در جامعه ترقى يا افت كند و كسى كه با صداقت و سختكوشى ثروتمند شده باشد محترم است. فرهنگ بايد كار را به عنوان يك وظيفه ببيند و كار مؤثر و صادقانه را ارج نهد". برای این که بدانید چه فرهنگی کارآفرین به وجود می آورد اینجا را کلیک کنید.
 
روحيه خوشبينى هم مى تواند بر هر مشكلى غلبه كند. چنان كه آمريكايى ها عقيده دارند فردا مى تواند بهتر از امروز باشد و براى ساختن آينده بهتر بايد هر كارى كه از دستشان برمى آيد انجام دهند.

چاپ
1155 رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه

مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند

سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند
تماس با نویسنده

نوشتن یک نظر

این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم.
افزودن نظر

انتخابگر پوسته

ارتباط با نویسنده

x